۰۸.۱۱.۱۳۹۰ - ريتم چیست ؟!
ريتم عبارت است از تكرار هر گونه شكل، رنگ، موقعيت و حركت شبيه به هم بر طبق نظمي معين. با اين تعريف ”ريتم“ اصل و بنياد تمامي جريانات و مراحل تكامل طبيعت است
«. انسان خود را با ريتمهاي گوناگون طبيعت، در جريان زندگي همآهنگ ساخته است. ريتم، شبها و روزها، فصلها، ضربان قلب، ريتم تنفس، ريتم تولد و مرگ، ريتم رشد و باروري و خلاصه ريتم تحرك و سكون، همه از عناصر بنيادي طبيعت و زندگي بشرند. اين ريتمهاي ممتد و تكراري، در حقيقت منشأ ادراك زندگي است كه در آثار هنري انعكاس مييابد. ريتم يكي از عناصر مهم بصري است، كه در تمام رشتههاي هنرهاي تجسمي، مورد استفاده هنرمندان قرار ميگيرد و سازمان و ساختمانهاي گوناگوني دارد. يك حركت ريتميك زماني اتفاق ميافتد، كه عناصر شبيه به هم، با فاصلههاي مرتب، تكرار شوند. ريتم ساده از تكرار هر شكل، رنگ، حركت و ديگر نيروهاي بصري شبيه به هم، به علت وجود نظم و منطق در نفس ”تكرار“، از لحاظ بصري انضباطي ويژه ميآفريند و در ايجاد حس استواري بين تمام عناصر موجود در يك اثر هنري سهم مؤثري دارد. از طرف ديگر وجود ريتمهاي متضاد و متفاوت، انرژي و زندگي بيشتري به يك اثر هنري ميبخشند و علاوه بر القاي نظم و ترتيب، نوعي تنوع و راحتي بصري در مقابل خشكي و سردي ”يكنواختي“ ايجاد ميكنند. بايد توجه داشت كه وجود هنر دو نوع ريتم مشابه و متضاد، براي ايجاد حس ”وحدت“ در يك اثر هنري لازم و ضروري است. ريتم از عوامل بنيادي تكامل و رشد طبيعت است و در تمام جنبههاي زندگي بشر، تأثيري اساسي دارد. به طور كلي ريتم، چه در طبيعت و چه در هنر، سه جنبه اصلي و بنيادي دارد؛ تكرار، تناوب و رشد. جنبة ”تكرار“ را به طور مستمر و مداوم در ضربان قلب و جريان تنفس انسان، ميبينيم. جنبة ”تناوب“ در تغيير فصلهاي سال، گردش شب و روز و جزر و مد آب دريا و امثال آنها، مشاهده ميشود. جنبه ”رشد“را در رشد و تكامل درختان و گياهان و يا مثلاً نحوة تشكيل رودخانههاي بزرگ، كه از به هم پيوستن جويهاي بسيار كوچك صورت ميگيرد ميتوان ديد.» «ريتم يا ضربآهنگ»، از تكرار با قاعدة عناصر، يا اجزايي از يك حركت يا فعل، در جريان يا نظارة آن ريتم با زمان رابطه دارد. اما در مورد ديدن (ارتباط بصري) هم مستلزم صرف وقت است و از ديدگاه ناظر اگر نحوي موزون و ريتميك بگيرد، خوشايندتر.» «ريتم در هنرهاي بصري، به شكلهاي مختلف ارائه ميگردد، كه به آنها اشاره ميشود:
الف) ريتم ممكن است، از شكلها و فرمهايي مشابه، كه از نظر اندازه، جهت، فاصله و موقعيت نيز يكساناند، به وجود آمده باشد، در اين صورت، آن را ريتم ”تكراري“ ميناميم.
ب) شكلها و فرمهاي مشابه، كه فاصله آنها از يكديگر يكسان نباشد، ممكن است باعث ايجاد نوعي ريتم گردند.
ج) شكلهاي مشابه و همخانواده، كه از نظر رنگ، اندازه، جهت و موقعيت، با هم تفاوت داشته باشند ممكن است ريتم ايجاد كنند.
د) ريتم ممكن است تركيبي از دو نوع ريتم مختلف باشد.
هـ) تكرار شكلهاي مشابه، كه اندازة آنها، تدريجاً كم يا زياد ميگردد و در سطح تصوير باعث ايجاد عمق ميشود، ريتم دارند.»
انواع ريتم
«ريتم تكراري: تكرار يك شكل، رنگ يا خط معين، ريتمي را به وجود ميآورد كه ميتواند جلب توجه كند. در فعاليتهاي گروهي، نظير رژه رفتن، كشيدن يا بالا بردن يك جسم سنگين و نظاير آن، هرگاه حركت افراد داراي نظم و ضرب ريتميك (آهنگين) باشد آثار خستگي ديرتر ظاهر ميشود. مردم معمولاً براي اجراي كارهاي تكراري، سعي ميكنند ريتمي آرامشبخش داشته باشند. نمدمالان هنگام نمدمالي با وزن و ريتمي يكسان نمد ميمالند و يا قاليبافان هنگام بافت با ريتمي يكسان كار ميكنند. اين گونه ريتمهاي تكراري، از يكنواختي كار ميكاهد، اما اگر بيشتر از حد معين بگذرد، خستهكننده ميگردد. زيرا ارگانيسم انسان از فعاليت تكراري خسته ميشود و با شكستن ريتم در مقابل آن مقاوت ميكند. ريتم متناوب: در هنرهاي بصري، هنرمند براي اينكه به نحوي از كيفيت آرامشبخش ريتم استفاده كند و در عين حال باعث خستگي نشود، از تكرار توأم با تنوع استفاده ميكند (در تكرار تنوع ايجاد ميكند). ريتم تصاعدي: توأم با يك تغيير است. اين نوع ريتم با عنصر قبل و بعد از خود رابطه و تناسب دارد كه در مجموع يك ريتم يكساني را القا ميكند. اين نوع ريتم احساس حركت را نيز به وجود ميآورد. ريتم پيوسته: ريتمي است كه در آن اجزاء تشكيلدهنده به نحوي آرام و ملايم به يكديگر متصل شده باشند، مانند حركت موج دريا.»
(ارسال شده توسط عبیات) نویسنده : http://teatremeybod.ir لینک مستقیم این مطلب : http://teatremeybod.ir/index.php?name=content&op=view&id=13
|