۲۰.۰۱.۱۳۹۱ - نقدی بر نمایش باغچه ننه بلقیس
تئاتر کودک و نوجوان ویژگی خاص خود را دارد. راز و رمز این هنر به ظاهر ساده بسیار بیشتر از آن است که تصور میشود. بر اساس دیدگاه دیوید وود ( david wood) تئاتر کودکان قالب هنری جداگانهای است که از حیث کیفیت کاملاً با تئاتر بزرگسال متفاوت است. تئاتر کودک ساده شده تئاتر بزرگسال نیست بلکه ویژگیها و امتیازات خاص خود را دارد. تولید تئاتر با کیفیت برای بچهها از آن جهت با ارزش است که میتواند دنیای جدیدی از هیجان و تخیل را برای آنها بسازد.
تئاتر کودک و نوجوان که بنا به ضرورت در دو قرن اخیر شکوفا شد، امروزه تعریف مستقل خود را دارد. این گونه هنری متکی بر انتقال اندیشه و مضمون و جذب مشارکت مخاطب با روش خلاقانه هنری است که سرگرمی و آموزش به عنوان ویژگی این عناصر تلقی میشود. یک تئاتر خوب برای مخاطب کودک و نوجوان این امکان را دارد که با استفاده از عناصر و عوامل شناخته شده منجر به تاثیر مستقیم بر مخاطب خود شود. استفاده از روشها و موقعیتهای نمایشی تجربه شده در تئاتر کودک و نوجوان یک امر متداول در این گونه تئاتری است. البته تکرار این امر و استفاده مکرر از این ویژگی منجر به تثبیت یک روند تکراری و کلیشهای میشود. همین امر یعنی افراط در استفاده از شیوههای تجربه شده موجب شده که بسیاری از هنرمندان، تئاتر کودک و نوجوان را نوعی هنر ساده که به سرعت قابل شکلگیری است تصور کنند. در تئاتر کودک و نوجوان استفاده از فکر و اندیشه نو و بدیع و روشهای خلاقانه و نوآوری در اجرا عاملی مهم برای رسیدن به اجرایی قابل قبول و هنرمندانه است. باید اذعان داشت تئاتر کودک و نوجوان به جهت حساسیت در انتخاب موضوع و بهرهگیری از تخیل و فانتزی متناسب با نوع مخاطب با وجود روشهای شناخته شده، یکی از دشوارترین گونههای هنرهای نمایشی است.
نمایش "باغچه ننه بلقیس" اثری ویژه مخاطب کودک و نوجوان گروه تئاتر جوان شهرستان میبد به نوشته و کارگردانی "مهدی کارگر" با استفاده از مولفههای شناخته شده تئاتر کودک و نوجوان شکل گرفته است. داستان درباره باغچه یک پیرزن به نام "ننه بلقیس" است که دارای خانه ای قدیمی با معماری سنتی و باغچه ای سرسبز و پراز گل و سبزی می باشد. یک روز صبح زود هنگامی که سبزیها از خواب بیدار می شوند متوجه بی رنگی خود می شوند و سر و صدا و همهمه باغچه را فرا می گیرد . با این سروصدا ننه بلقیس هم می آید و هر کسی چیزی می گوید ... تا اینکه کلاغ وارد می شود و جریان برداشتن رنگ سبزی ها را می گوید: او به خاطر اینکه همه به او سیاه و زشت میگفتن این کار را کرده است تا خشکل و زیبا بشود و جلب توجه کند ... در پایان با نصیحت های ننه بلقیس کلاغ رنگ ها را به سبزی ها بر میگرداند ... در نمایش "باغچه ننه بلقیس" موسیقی ریتمیک نمایش به عنوان بخش اصلی نمایش کاربرد دارد. اما در ایجاد یک فضا برای مشارکت مخاطب و شخصیت ها هیچ چیز تازه ای وجود نداشت. در طراحی صحنه و لباس با استفاده از رنگهای گرم فضایی شاد و پر هیجان ایجاد شده است. اما به نظر می رسد فرم و تیپ سبزیجات را می توانست زیباتر ساخت. خلق شخصیتهای با ویژگی تیپکال و متضاد که به شکل تقابل دو گروه محور و مخالف شکل گرفتهاند (مثل درگیری کدو با بقیه سبزی ها) منجر به خلق موقعیتهای نمایشی میشود. اما کارگردان در بسیاری از جاها از حرکات دراماتیک زیبا و اساسی غافل شده است . "مهدی کارگر" چند سال است که در زمینه تئاتر کودک و نوجوان فعال است. تجربههای قبلی او باعث شده که با عناصر جذب مخاطب کودک و نوجوان آشنایی خوبی داشته باشد. ولی باید بداند که در اجرای خود می توانست از ویژگیهای بسیار مثبت نمایش کودک که در شروع و پایان آن است استفاده کند تا فضای مشارکت جدی برای مخاطب ایجاد کند. همین عامل باعث میشود کودکان با نمایش ارتباط خوبی برقرار کنند و در هر صحنه همراه با بازیگران نمایش در روند نتیجه گیری داستان کمک کنند. کار بازیگران جوان نمایش قابل قبول است و مریم راهپیما در نقش ننه بلقیس و شکوفه عنبرزاده در نقش کدو موفقتر از دیگران عمل کردهاند. اما در نمایش نوعی شتابزدگی مشهود است که به نظر میرسد بخشهایی از نمایش و روابط شخصیتها برای حفظ مدت زمان نمایش کوتاه شده است. همین تغییر منجر به پرداخت تک بعدی شخصیتهای نمایش شده و روابط علت و معلولی وقایع نمایش دچار مشکل میشود. برخورد ننه بلقیس با کلاغ چندان قابل قبول نیست. تلاش کدو خان برای اینکه میخواهد خود را از ماجرای رنگها تبرئه کند برای مخاطب قابل باور نیست. در ارزیابی نمایشنامه براساس آنچه اجرا شده است توالی وقایع دچار مشکل است؛ چرا که میتوان نشانههایی از برشهایی منقطع از داستان نمایش را شاهد بود که نیاز به گسترش در بستر اثر را دارد. در کارگردانی نمایش، "مهدی کارگر" بیشتر از آنکه به زیر ساخت متن توجه کند و براساس اثر مکتوب پیش برود به خلق موقعیتهای نمایشی با الگوی تقابل اشخاص نمایش و پیش بردن طرح و توطئه عمل میکند. این ویژگی در نمایش به خوبی قابل درک است. نمایشنامه یک اثر مکتوب است که ایدههای نمایشی را براساس اصول و فنون و ساختار تجربه شده در اختیار کارگردان قرار میدهد. یک نمایشنامه مناسب که به خوبی پرداخت شده با تاکید و توجه به آن به نمایشی جذاب تبدیل خواهد شد که رفتار شخصیتها و یا وقایع نمایش منطقی و قابل باور است. این ضعف در اکثر نمایشهای کودک و نوجوان وجود دارد که معمولاً کارگردان چندان به متن اهمیت نمیدهد و بر مبنای خلق نمایش متناسب با ایدههای اجرایی پیش میرود. تجربه ثابت کرده که وقتی یک نمایش با اتکاء بر نمایشنامه و استفاده از ایدههای اجرایی و خلاقانه در کارگردانی شکل بگیرد نتیجه اثر بسیار شایسته و در خور توجه خواهد بود. اما یکی از ضعفهای عمده نمایش "باغچه ننه بلقیس" طراحی صحنه نمایش است. استفاده از رنگهای گرم و تند برای ایجاد جذابیت و توجه مخاطب، در نمایشهای کودک و نوجوان امری مرسوم و متداول است. ایدههای رنگی در صحنه به عنوان یک اصل اولیه و ابتدایی در این گونه نمایشها کاربرد زیادی دارد. اما باید توجه کرد که در طراحی صحنه نمایش کودک و نوجوان الزامی برای رعایت این مسأله وجود ندارد و نباید این امر را یک اصل در این گونه نمایشها تلقی کنیم. در روانشناسی رنگها مخاطب کودک جذب رنگهای متضاد و پر هیجان میشود و تنوع رنگی از جهت بصری برای مخاطب بسیار جذاب است. اما استفاده از رنگ باید متناسب با طراحی صحنه باشد. طرح صحنه برای ایجاد یک وضعیت بصری و دیداری است که وضعیت نمایشی در آن شکل میگیرد. در بسیاری از موارد و در بسیاری از نمایشهای موفق کودک و نوجوان از هیچ رنگی به عنوان عنصر صحنه استفاده نشده و مخاطب ارتباط خوبی با اثر برقرار نکرده است. در دنیای نمایش انتقال فضای اثر و درک و پذیریش مکان واقعه به نحوی که مخاطب آن را باور کند، اهمیت دارد. در طراحی صحنه این نمایش از تنوع رنگی زیادی استفاده شده که در فضا سازی نمایش تاثیر زیادی دارد. و اگر این طراحی صحنه درست باشد کارگردان نیز باید از این طراحی صحنه به نحو شایسته استفاده نماید . چون این طراحی صحنه فقط برای نشان دادن مکان خانه ننه بلقیس نیست . بلکه هر چیزی در صحنه به عنوان دکور و آکساسوار صحنه که حضور دارد باید توسط بازیگران یا استفاده شود یا حداقل دلیلی برای وجودش داشته باشد و کمکی در روند فهم داستان داشته باشد . جای گیری بازیگران بر روی این صحنه با این طراحی یک تمهید بسیار خوب کارگردانی است ولی در استفاده از عناصر معمولی و مصنوعی برای صحنه جنبه زیبایی شناسی آن در نظر گرفته نشده است. امروزه طراحی صحنه نمایش به مفهوم ایجاد یک دکور نیست؛ بلکه طراحی صحنه در کنار طراحی لباس و نورپردازی و گریم به عنوان یک عنصر مهم در طراحی هنری و انتقال مفهوم نمایش محسوب میشود. امکاناتی که در طراحی صحنه نمایش استفاده میشود باید با استفاده از طراحی بصری و ویژگی هنری برای مخاطب شکل و مکان را به شکل مناسبی انتقال دهد، نکتهای که در نمایش "باغچه ننه بلقیس" از آن غفلت شده است. در صحنه پایانی که کلاغ وارد می شود نحوه ورود و حالت آن و عکس العمل بقیه شخصیت ها اصلا جالب نیست. حال آنکه می شد کلاغ را در بالای صحنه و بالای خانه ننه بلقیس نشان داد. از سایر عوامل مهم نمایش میتوان به موسیقی اشاره کرد. موسیقی در نمایش "باغچه ننه بلقیس" از نکات مثبت کار است. موسیقی نمایشی اثر فضای بسیار خوبی ایجاد کرده که بخش عمده مشارکت مخاطبان به دلیل هیجانی است که موسیقی ایجاد میکند. و این موسیقی با حالت شعرخوانی بازیگران جذابیت خاص خود را دارد . در نمایش "باغچه ننه بلقیس" تلاش کارگردان برای جذب مشارکت تماشاگران کودک و نوجوان یک نکته مهم و پر اهمیت است . بهترین صحنه نمایش جایی است که بادمجان ها بازی می کنند . مهدی کارگر و گروه نمایش او این توانایی را دارند که بتوانند آثار خوبی را در زمینه تئاتر کودک و نوجوان تولید کنند. اما سعی کنند در کارهای بعدی از تجربه تئاتر مشارکتی و لحظات پیشبینی نشده از واکنش و حضور تماشاگران را بیشتر استفاده کنند . که این اتفاق مهمی در نمایش کودک است که توجه به آنها میتواند گروه نمایش را در کارهای آینده کمک کند . امیدوارم در آینده ای نزدیک شاهد تولیداتی با کیفیت بهتر از بخش کودک و نوجوان گروه تئاتر جوان میبد باشیم . و مسئولین به این پایه های تئاتر آینده کشور توجه خاصی داشته باشند .
با تشکر محمد جواد آقایی میبدی / اسفند ماه 1390 نویسنده : http://teatremeybod.ir لینک مستقیم این مطلب : http://teatremeybod.ir/index.php?name=content&op=view&id=17
|