گروه تئاتر جوان

۱۶.۰۳.۱۳۹۱ - نقدی بر نمایش شاپرک خانم

نقدی بر نمایش شاپرک خانم 

چندی پیش شاهد اجرای نمایشی از بخش کودک و نوجوان گروه تئاتر جوان میبد به نام «شاپرک خانم» به کارگردانی مهدی کارگر بودیم. 

مهدی کارگر در اجرای اثر فوق خیلی سعی دارد تا این نمایش کودک، ساختار دراماتیک خود را حفظ نماید و قصه ای ساده را روایت کند . قصه ای حاکی از ایثار و گذشت شاپرک خانمی که بر حسب تصادف به درون زیرزمینی تاریک وارد می شود و در تارهای یک عنکبوت پیر و گرسنه گرفتار می شود . اما عنکبوت که دلفریب زیبایی شاپرک شده سعی می کند تا او را وادار کند تا با حیله ای حشرات ساکن در آن زیرزمین را برای او بیاورد و به جای او آنها را بخورد ... شاپرک می رود اما نه تنها نمی تواند آنها را فریب دهد بلکه به آنها کمک می کند و برای آنها از خودگذشتگی هم می کند و دست خالی به سمت عنکبوت باز می گردد . عنکبوت که از بالا شاهد کارهای شاپرک بوده ، راه خروج را به شاپرک نشان می دهد ... اگرچه این نمایش قصه ای نو به ما ارائه نمی دهد اما از نظر دراماتیک دارای ساختاری درست و محکم می باشد .در بعد کارگردانی به نظر می رسد که کارگردان هیچ پیشرفتی نسبت به آثار قبلی خود نداشته است و با توجه به شیوه کارگردانی مهدی کارگر خود را تکرار نموده است.در کارگردانی اثر فوق همانا خلاقیت حلقه گمشده اجراست.میزانسن های تکراری و دم دستی،رفت و آمدهای تکراری و بیجا و کلافه کننده . به طور مثال نحوه چینش میزانسن ها و طراحی آنها فاقد عنصر خلاقیت است.

در بعد بازیگری نیز بازیگران نمایش «شاپرک خانم» به علت بی تجربگی و عدم هدایت درست کارگردان اثر اجرایی، بازیهایی ضعیف ارائه می دهند و حتی از درک درست کاراکترهایشان نیز عاجز می مانند.بیان یکنواخت و بدون اوج و فرود و عدم درک درست دیالوگها،بازیگران را در حد یک ادا کننده دیالوگ نزول می دهد.تنها بازیگر نقش شاپرک خانم است که تا حدودی به کاراکترش کمی نزدیک شده است.

مهدی کارگر خود بهتر می داند اجرای یک اثر با رگه های سوررئالیستی و بازیگری در چنین فضایی چه قدر مشکل است و بازیگران زبردست و با تجربه را طلب می کند و نحوه انتخاب و چینش بازیگران نمایش بسیار مهم می باشد که این اتفاق در اجرای اثر دیده نمی شود. و همه این کاستی ها به خاطر بازیگران تازه کار و آماتور نیست . اینجاست که یاد این جمله معروف می افتیم که از حرف تا عمل چه فاصله ایست . در نهایت اینکه با نگاه منصفانه به اجرای نمایش «شاپرک خانم» درمیابیم که مهدی کارگر انتظارات مخاطبین خود را برآورده نمی کند. و باید در کارهای آینده کودک خود دگرگونی جدی تری در شیوه اجرای خود به وجود آورد . البته تمام این نقدها در جهت بالا بردن کیفیت تولیدات نمایش بخش کودک گروه تئاتر جوان می باشد و نشانگر بالابودن سطح توقعات بالای ما از کودکانی که هنوز از تئاتر و بازیگری چیز زیادی نمی دانند ، نیست . بلکه ما کارگردان با تجربه ای که خودش تابحال چندین بازی داشته و باید کودکان را رهنما باشد ، مورد خطاب قرار می دهیم و بیشتر از اینها از او توقع داریم. چرا باید یک نمایش با ریتم بسیار یکدست و خسته کننده را شاهد باشیم در حالی که وقتی به متن گوش می دهیم چیز دیگری می گوید . پس این جاست که باید گفت حق متن ادا نشده است . چرا عنکبوت ... و چرا مگس ... و چرا کرم شب تاب نباید با تمپو تندتر و جذاب تری بازی خود را ارائه دهند و چرا موسیقی نباید کمک کند تا تماشاچی به سمت خستگی نرود . چرا صدا ها باید ضعیف باشد و چرا برخی از دیالوگ ها قابل فهم نباشد و چرا حسی بین بازیگران نیست و در جواب این همه حس شاپرک چرا دیگر بازیگران حس خوبی ندارند ...  و چرا ...   و اینها همه ارتباط بازیگران با یکدیگر و صحنه و تماشاچی را ضعیف کرده بود که بی انصافی است که به حساب تازه کار بودن بچه های این نمایش گذاشت . چرا که شاپرک نیز تازه کار است و ...

در نمایش "شاپرک خانم" موسیقی که به عنوان بخش اصلی نمایش کاربرد دارد، اصلا موثر واقع نشد و در ایجاد یک فضا برای مشارکت مخاطب و شخصیت ها اتفاق خوبی نیافتاد . وکارگردان در بسیاری از جاها از حرکات دراماتیک زیبا و اساسی غافل شده است و هماهنگی موسیقی ، بازی و نور را ما خیلی کم می بینیم که جای بسی تفکر و تلاش دارد . هر چند که دوستان ما در ارشاد سالن را فقط یک روز برای آشنایی بچه های اجرایی تحویل دادند که آن هم جای بسی تأسف است . چرا که بازیگر و عوامل باید ساعت ها و روزها برای آشنایی با صحنه و فضا وقت بگذارند که من از خداوند می خواهم تا برای حل این مشکل بزرگ خودش اقدام کند زیرا حرف ما اثری ندارد و انگار سالن فقط برای کسانی است که ادعای هنرمند بودن می کنند و فقط آنها می توانند ساعت ها از حق بچه های دیگر تئاتری استفاده کنند و هر وقت دوست دارند از سالن استفاده نمایند که در این رابطه خدا داند ...
همانطور که در نقد قبلی گفتم : "مهدی کارگر" چند سال است که در زمینه تئاتر کودک و نوجوان فعال است. تجربه‌های قبلی او باعث شده که با عناصر جذب مخاطب کودک و نوجوان آشنایی خوبی داشته باشد. ولی باید بداند که در اجرای خود می توانست از ویژگی‌های بسیار مثبت نمایش کودک که در شروع و پایان آن است استفاده کند تا فضای مشارکت جدی برای مخاطب ایجاد ‌کند. همین عامل باعث می‌شود کودکان با نمایش ارتباط خوبی برقرار کنند و در هر صحنه همراه با بازیگران نمایش در روند نتیجه گیری داستان کمک کنند. برخورد خاله سوسکه با شاپرک خانم چندان قابل قبول نیست. و می توان گفت ارتباط خوبی در بازی نداشتند و حتی در بخش بازی زنبور هم باید دقت بیشتری کرد چرا که بازی ها سرد و بی حس بودند و تنها جایی که می توان کمی لذت برد بخش بازی مگس بود که باز هم انتظار می رفت حرکاتی زیباتر و ریتمیک به مگس داده شود ...
این ضعف در اکثر نمایش‌های کودک و نوجوان وجود دارد که معمولاً کارگردان چندان به متن اهمیت نمی‌دهد و بر مبنای خلق نمایش متناسب با ایده‌های اجرایی پیش می‌رود. تجربه ثابت کرده که وقتی یک نمایش با اتکاء بر نمایشنامه و استفاده از ایده‌های اجرایی و خلاقانه در کارگردانی شکل بگیرد نتیجه اثر بسیار شایسته و در خور توجه خواهد بود. و مطمئنا در اجراهای آینده با توجه به تجربیات بیشتر این مجموعه این نواقص حل خواهد شد .
اما یکی از نقاط قوت نمایش طراحی صحنه و نورپردازی آن بود که ای کاش کارگردان نیز از این طراحی صحنه به نحو شایسته استفاده کرده بود . چون این طراحی صحنه فقط برای نشان دادن مکان نیست . بلکه هر چیزی در صحنه به عنوان دکور و آکساسوار صحنه که حضور دارد باید توسط بازیگران یا استفاده شود یا حداقل دلیلی برای وجودش داشته باشد و کمکی در روند فهم داستان داشته باشد . جای گیری بازیگران بر روی این صحنه با این طراحی یک تمهید بسیار خوب کارگردانی است ولی در استفاده از عناصر معمولی و مصنوعی برای صحنه  جنبه زیبایی شناسی آن در نظر گرفته نشده است . طراحی صحنه در کنار طراحی لباس و نورپردازی و گریم به عنوان یک عنصر مهم در طراحی هنری و انتقال مفهوم نمایش محسوب می‌شود. امکاناتی که در طراحی صحنه نمایش استفاده می‌شود باید با استفاده از طراحی بصری و ویژگی هنری برای مخاطب شکل و مکان را به شکل مناسبی انتقال دهد، نکته‌ای که در نمایش "شاپرک خانم"سعی شده به آن توجه شود . ولی باید به صورت تکنیکی تر به این امر توجه نمود . که در هر صورت صحنه را برای بازی بازیگران طراحی کرده اند و باید در این فضا حرکاتی شایسته در نظر گرفته شود . به خاطر همین کارگردان قبل از طراحی صحنه حرکات بازیگران خود را نیز در نظر می گیرد و بر اساس آن طراح صحنه کار می کند و گاهی کارگردان بر اساس طراحی صحنه به بازیگران خود خط می دهد . اما در این نمایش کدام یک از موارد اتفاق افتاده که این طراحی صحنه زیبا را بی استفاده گذاشته است .و ای کاش امکانات نور سالن هم قوی تر بود تا بچه های نور مجبور به ارائه هر نوری نمی شدند چرا که گاهی نور آزاردهنده تر از بازی بازیگران بود و این به خاطر کمبود امکانات سالن می تواند باشد ولی با اندکی تأمل می توان گفت در این مورد نیز می توان با دید حرفه ای تر این مشکل را حل نمود واز کمترین امکانات بهترین استفاده را نمود .
بهترین صحنه نمایش جایی است که شاپرک تنهاست و برای خود شعر می خواند و گریه می کند . ولی ای کاش کارگردان خیلی به این بخش و ریتم آن دقت کرده بود تا آن فضای حسی را بهتر القاء کند . چرا که تماشاگر ارتباط خوبی می توانست با این صحنه برقرار کند و موجب همذات پنداری او با شخصیت شاپرک گردد و این نقطه عطف نمایش بود که از دست رفت .
مهدی کارگر و گروه نمایش او این توانایی را دارند که بتوانند آثار خوبی را در زمینه تئاتر کودک و نوجوان تولید کنند. اما سعی کنند در کارهای بعدی از تجربه تئاتر مشارکتی و لحظات پیش‌بینی نشده از واکنش و حضور تماشاگران بیشتر استفاده کنند . که این اتفاق مهمی در نمایش کودک است و توجه به آنها می‌تواند گروه نمایش را در کارهای آینده کمک کند . امیدوارم در آینده ای نزدیک شاهد تولیداتی با کیفیت بهتر از بخش کودک و نوجوان گروه تئاتر جوان میبد باشیم . و مسئولین به این پایه های تئاتر آینده کشور توجه خاصی داشته باشند . و خواهش می کنم تا مسئولین محترم به این هنر فرهنگ ساز ارزش بیشتری قائل شوند و جهت ارتقای سطح کیفی آن اقدام عاجل عنایت فرمایند و از اقدامات شخصی برخی از افراد سود جو در عرصه تئاتر جلوگیری کنند چرا که اینان تنها به فکر رسیدن به اهداف شخصی خود می باشند و نه تئاتر که هنر مقدسی می باشد . 

 با تشکر محمد جواد آقایی میبدی / خرداد ماه 1391

 

 

 

 

 

 

 


نویسنده : http://teatremeybod.ir
لینک مستقیم این مطلب : http://teatremeybod.ir/index.php?name=content&op=view&id=20