گروه تئاتر جوان

۱۲.۱۰.۱۳۹۱ - زهنر ، علم و ادب گر که عمل برندهد فایده چیست ؟!

خبر 

هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک

آنچنان مورد توجه هنرمندان قرار گرفت که تابحال سایت ما شاهد این آمار بازدید نبود . به همین خاطر سرپرست گروه با توجه به نظرات و بحث های حواشی این خبر، پیام خود را به همه دوستان بالاخص حسین زارع اعلام نمود : ... 


آنچنان زیبا خود را در ظاهر گوسفند قالب کرده ایم که راحت نمی شود گرگ را پیدا کرد و اجازه نداد تا آسیبی به گله وارد شود . اما به هر حال تفاوتی بین حسین و جعفر و خلیل و خیلی ها ندیدم و همه را خوب دیدم غیر از خودم که تیشه به ریشه خودم می زنم . شما خود را بنگرید بهتر می فهمید و قضاوت می کنید . همه حرف است این صحبت ها و همه شعار است .نه حمایت می کنم کسی را و نه رد می کنم حرفی را . اما اندکی تأمل شاید درد دل علی را در کوفه خواهید فهمید که به خدا نمی فهمیم که اگر می فهمیدیم هم زمان هم با علی ها و هم با معاویه ها نبودیم . چرا که تفاوت علی و معاویه را تشخیص نمی دهیم و نمی فهمیم که نمی شود همزمان کنار حق و باطل بود . پس نمی شود با توجه به شرایط کنونی مملکت همزمان هم با راستی ها بود و هم با چپی ها... تفاوت از زمین تا آسمان است . مگر اینکه بیطرف باشی که آن وقت با هیچکدام نخواهی بود . دست راست و دست چپ هم نمی شود عوض کرد . ولی تصمیم با خودمان است . بهتر است بیش از این اشتباه نکنیم . نگذاریم که بخواهیم همه جا خوب باشیم ، چون ممکن نیست . نگذاریم حقمان پایمال شود ، چون حق گرفتنی است . پس نگذاریم و با این هق هق من و تو و او و ما همراه شوید که شاعر می گوید : 

نگذاریم هنر در پس یک قاب بماند ، و همین 
و تصاویر هنرمند چو مهتاب بماند ، و همین 
نگذاریم که نقاش و خوش آواز و نویسنده خوب 
به نگاهی که شود شیفته بیتاب بماند ، و همین 
نگذاریم غزل یا که قصیده به سرانگشت هوس 
به غلامی به سراپرده ارباب بماند ، و همین 
به خدا شعر حرم دارد و ایوان و سراپرده خوش 
نگذاریم که نا اهل به این تاب بماند ، و همین 
و سه تاری که شکسته است زیادآوری خاطره ها 
نگذاریم فقط در بر مضراب بماند ، و همین 
نگذاریم هنرمند از این ورطه خاکی برود 
و سپس اشک گنه از پی سهراب بماند ، و همین 
نگذاریم هنر بعد هنرمند به بیراهه رود 
و همانند حبابی به لب آب بماند ، و همین 
زهنر ، علم و ادب گر که عمل برندهد فایده چیست ؟!
در و دیوار گواهند که گنداب بماند ، و همین 
بگذاریم که احساس در این دشت هوایی بخورد 
و کمی نور درون دل شبتاب بماند ، و همین 
بگذاریم نم عشق از این اطلسی دل بچکد 
که از آن پس به قیامت گل سیراب بماند ، و همین 
به خدایی که نظر از رخ ما دور نکرده است ، قسم 
هنر و علم و ادب چون گهر ناب بماند ، و همین 

بهتر است تأمل کنیم چون شاگردان چونان صاحب نظر شدند که استادان را له کرده اند و ثمره این شاگردان میوه ای به نام مدعیان خواهد بود ... (حق یارتان)

نویسنده : http://teatremeybod.ir
لینک مستقیم این مطلب : http://teatremeybod.ir/index.php?name=news&op=view&id=149