گروه تئاتر جوان

۱۸.۰۲.۱۳۹۳ - بیایید خاک باشیم، بهانه ای برای نگارش خداحافظ عشق من !!!

نویسنده نمایش خداحافظ عشق من در جملاتی کوتاه و زیبا از نوع نگاه و نگارش متن این نمایش سخن گفت . در این نمایش که بهانه ای حاصل می شود که با هم بودن را حس کرد و زمزمه هایی هست به آنهایی که دوستشان دارید و بی بهانه می گویید دوستت دارم . باید بگویید چون در این دنیای شلوغ سنجاقشان کرده اید به دلتان . بگویید چون گاهی فرصت با هم بودنمان کوتاه تر از عمر شکوفه هاست شما بگویید ، حتی اگر نشنوند ...  


خداحافظ عشق من می خواهد بگوید که در گیرو دار زندگی ، فراوان پیش می آید که با هم در گیر شویم ولی بکوشیم فراوان پیش بیاید که از هم دلگیر بشویم . دیروز ، تاریخچه . امروز زندگیست و فردا معماست . آنچه زیباست تلاش برای ادامه این زندگی است . پس بیاییم عشق و محبت را از یکدیگر پنهان نکنیم ، شاید دیگر فردایی نباشد . تمام زیبایی های بهار از خاک است . خاکی که بی هیچ چشمداشتی ریشه گلها و سبزه ها و درختان را در خود حفظ می کند تا از گزندهای زمستانی در امان باشند . پس می گوییم : بیایید خاک باشیم ...
خاک باشیم تا بی چشمداشت ، امین و بی بهانه بخشنده و زندگی بخش باشیم . خاک باشیم و برف ناملایمات روزگار و آدمها را فرو خوریم و با آفتاب صبرمان برفهای کدورت را فرو خوریم تا ریشه دوستی هامون در بهار عشق ورزیدن ها ، جانی دوباره بگیرند و گلهای با هم بودن برویانیم . خاک باشیم تا سیلی رگبارها و تگرگهای نامهربانی های دیگران را به دل نگیریم و اگر ساقه دوستی ها شکست ، نگذاریم ریشه ای خشک شود . خاک باشیم تا ردپای زشت فصل زمستان و گل آلود زندگی را با بارانهای نوازشگر بهاری بشوییم . خاک باشیم تا به هنگام سرمای تنهایی آدمها مکانی گرم برایشان فراهم کنیم و در تابستان گرم بی عاطفگی جرعه ای آب سرد مهربانی را به ریشه جانشان هدیه دهیم . هر چند که در گذر زمان چاره ای جز گذر نداریم و باید بگوییم خداحافظ عشق من ... 
 


نویسنده : http://teatremeybod.ir
لینک مستقیم این مطلب : http://teatremeybod.ir/index.php?name=news&op=view&id=344