گروه تئاتر جوان

۲۴.۰۶.۱۳۹۳ - چرمشیر: امیدوارم تئاتر به حاشیه‌ها گرفتار نشود / نمایش رضا حداد روی صحنه رفت

آئین افتتاح نمایش "کسی نیست همه داستان‌ها را به یاد آورد" نوشته محمد چرمشیر و کارگردانی رضا حداد با حضور تعداد کثیری از هنرمندان شناخته شده و مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون و اهالی رسانه در تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد...



در این مراسم که برخلاف روال همیشه مسعود فروتن اجرای آن را برعهده نداشت، رضا حداد به عنوان کارگردان این اثر نمایشی در سخنان کوتاهی ضمن خیرمقدم به حاضران در تماشاخانه ایرانشهر، گفت: من فقط یک آرزو دارم که دوست دارم آن را با شما در میان بگذارم و آن اینکه آروز می‌کنم در چهار سال آینده ما در تهران 4 سالن حرفه‌ای تئاتر داشته باشیم و امیدوارم شهردار تهران و همچین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ما را به این مهم برسانند.

در ادامه مجید سرسنگی مدیرعامل تماشاخانه ایرانشهر به روال مراسم‌های قبل، در سخنانی ضمن خیرمقدم به حاضر در این مراسم به ویژه داوود رشیدی که به همراه همسرش راضیه برومند که در این مراسم حضور داشت، گفت: دوستی گفته بود که در این مراسم به جای اینکه کارگردان‌ها حرف بزنند سرسنگی دائما از فرصت استفاده یا سوءاستفاده می‌کند و حرف‌های خودش را می‌زند که به نظرم حرف درستی بود، اما وقتی کارگردان‌ها خودشان ترحیج می‌دهند کمتر صحبت کنند و در شرایطی که اتفاقات زیادی در تئاتر می‌افتد و کسی زیا به آنها نمی‌پردازد و در واقع کسانی‌که باید صحبت کنند و مدافع تئاتر باشند و مدافع هنرمند باشند ترجیح می‌دهند سکوت پیشه کنند، این تریبون فرصتی است که ما به مشکلات خودمان اشاره کنیم.

او در ادامه با بیان اینکه آشنایی‌اش با محمد چرمشیر نویسنده نمایش "کسی نیست همه خاطرات را به یاد آورد" را از اوائل دهه 60 و از زمان دانشگاه می‌شناسد، گفت: من همیشه طرفدار فضای باز نقد بودم و کسانی را که در این حوزه قلم می‌زنند از دو جهت تحسین می‌کنم یکی اینکه بدون ترس و واهمه‌ای آثاری یک نویسنده را به چالش کشیده و مورد نقد قرار می‌دهند و یکی دیگر اینکه پای آن مقاله یا نقد اسم خودشان را هم می‌نویسند. چراکه این روزها نقدها و مقالات زیادی می‌بینیم که نویسنده آن خودش را با حروف اختصاری مثل الف.چ یا م.ف و از این‌دست معرفی می‌کنند.

سرسنگی در ادامه با بیان اینکه مدتی پیش مقاله‌ای انتقادی درباره آثار محمد چرمشیر به قلم دوستی خواند که در آن مقاله انتقادهایی از کار آقای چرم­شیر شده بود، ادامه داد: فارغ از اینکه چقدر این انتقادها درست یا غلط است؛ به نظر می‌رسد هر چه انتقادها از زمینه­‌های احساسی فاصله بگیرد و به سمت نقدی آکادمیک و منطقی برود تاثیر بسیار زیادی بر تئاتر ما می­گذارد. شاید یکی از نقصان­‌های جدی­ای که تئاتر ما در همه سال­ها داشته، نبود یک جریان نقادی سالم، علمی و منطقی بوده است. البته نقدهای خوبی هم نوشته شده است اما این جریان به عقیده من همراه با جریان تئاتر مسیر خود را طی نکرده است یعنی همیشه عقب­‎تر از جریان تئاتر بوده است.

او اضافه کرد: نکته جالب این است که بعد از نوشته شدن آن مقاله برخی ناراحت شدند و مطلبی نوشتند و امضاهایی جمع شد، اما من خیلی خوشحالم که آقای چرم­شیر با فروتنی و با رشدی که در حوزه فرهنگی طی کرده­اند، خودشان از این عمل جلوگیری کردند؛ زیرا اگر قرار است در کشور جریان و توسعه فرهنگی داشته باشیم، باید طاقت نقد را هم داشته باشیم و نقد را با نقد جواب بدهیم این نکته­‌ای است که تئاتر ما را می‌تواند به جلو ببرد. اگر این نقد تبدیل شود به جریانات حاشیه­‌ای و شخصی، قطعا نه سودی برای تئاتر خواهد داشت نه سودی برای نویسندگانش و نه مخاطبانش؛ لذا اتفاقی که افتاد یک نکته مبارک و میمون برای ما داشت تا بدانیم انسان­‌های فرهنگی ما ظرفیت­‌های خودشان را چقدر تقویت کرده­‌اند و آیا حاضرند در مقابل نقدی که از آنها می­‌شود منطقی برخورد کنند و آن نقد را بپذیرند؟ یا احساسی برخورد می­‌کنند و جریان نقد را به سویی دیگر می­‌برند؟ به هر حال محمد چرم­شیر در طول این سه دهه نمایش­‌هایی را نوشته که حتما جای نقد دارد، بعضی خوششان می‌آید و بعضی دیگر خوششان نمی­‌آید، اما قطعا نقش و تاثیری که او در این سه دهه نمایشنامه نویسی ما داشته غیر قابل انکار است. کمااینکه ما هم در تماشاخانه ایرانشهر با همین موضوع روبه رو هستیم، برخی از دوستان می­آیند و می­‌گویند این نمایشی که گذاشتید مناسب ایرانشهر نبود یا بالعکس، برخی می­‌گویند اینجا باید جایی برای تئاتر روشنفکری و تجربی باشد برخی هم می­گویند باید مردم را جذب تئاتر کنیم. به هر حال شاید این اختلاف نظرها هیچوقت از بین نرود در تمام طول تاریخ نمایش بوده و خواهد بود، آن چیزی که من می­خواهم بگویم این است که همه ما به جای اینکه برخوردهایی که می­کنیم برخورهای حذفی باشد، برخوردهایی باشد که بتواند افراد را با نقد موجه و منطقی متوجه اشتباهاتشان کند تا از این منظر تئاتر کشور منتفع شود.

مدیرعامل تماشاخانه ایرانشهر اضافه کرد: اگر محمد چرم­شیر منتقدان و طرفدارانی نداشت باید به او شک می­‌کردیم، اگر قرار باشد یک هنرمند هر کاری که می‌کند همه افراد را راضی کند، طبیعتا یک مشکلی در کار این هنرمند وجود دارد، به خاطر اینکه هنرمند یک تفکر، اسلوب و تکنیکی دارد که می­تواند عده­ای را راضی کند و عده دیگر شاید راضی نشوند.

سرسنگی در پایان سخنانش با تشکر از همه کسانی که در حوزه تئاتر کشور زحمت می­‌کشند، از محمد چرم­شیر دعوت کرد تا پشت تریبون قرار بگیرد و ضمن ایراد سخنانی زنگ افتتاح این نمایش را نیز بزند.

چرمشیر سخنانش را چنین آغاز کرد: روزی که ما به تئاتر آمدیم و جوانان ناپخته­ای بودیم، فکر می­کردیم که در کنار بزرگانی قرار خواهیم گرفت از آنها خواهیم آموخت و آرام آرام به جرگه تئاتر حرفه‌­ای کشور خواهیم پیوست. خب، نشد؛ مجبور شدیم در غیاب آنها این روند را پیگیری کنیم و روزگار سخت گذشت. انگار این سرنوشت و طالع ما بود از آغاز تا امشب که در خدمت شما هستیم. امشب هم من نماینده غایبین هستم، جای همه کسانی که باید اینجا باشند و در تئاتر ما باشند و به ما بیاموزند خالی است چه آنهایی که از این جهان رفته­‌اند و چه آنهایی که هستند و امشب اینجا نیستند. امیدوارم روزی برسد که تئاتر ما زیر سایه همه بزرگان بتواند آموختنی­‌ها را بیاموزد. باید بپذیرم که این تئاتر جای کوچکی است و باید حق بدهیم به جوان­‌ها که بخواهند حق و حقوق خود را بگیرند و به دلیل ناپختگی گاه رفتارهایی داشته باشند که به ذائقه خیلی از ما خوش نیاید. بزرگان این را به ما آموختند امیدوارم که ما هم بتوانیم به دیگران بیاموزیم که تئاتر جای فروتنی است جای تجربه است جای این است که بدانیم باید با تازه­‌ها زندگی کنیم. امیدوارم که تئاتر همیشه چراغش روشن باشد در زیر سایه بزرگان و آنچه که باید بیاموزیم را همگی در کنار یکدیگر بیاموزیم.

این نمایشنامه‌نویس مطرح تئاتر در ادامه با اشاره به سخنان سرسنگی، اضافه کرد: من تشکر می­‌کنم از همه دوستانی که زیر آن نام‌ه­ایی که نوشته شده بود امضا کردند، من را ببخشایند نخواستم که در واقع بی­‌حرمتی­‌ای به امضا و لطف آنها داشته باشم، فقط مسئله­‌ام این بود که تئاتر مملکت روزهای سختی را می­‌گذراند و ما بیشتر از هر زمان دیگری به همدلی احتیاج داریم و اینکه از حاشیه‌‌ها بپرهیزیم و کاری کنیم که تئاتر به آن نیاز دارد و آن هم کار و کار و کار، بازی، بازی و بازی، کارگردانی کارگردانی کارگردانی و نوشتن، نوشتن و نوشتن است. امیدوارم هیچوقت تئاتر ما به حاشیه‌ها گرفتار نشود. من دست آنهایی را که زیر آن نامه را امضا نکرده­‌اند هم می­‌بوسم به خاطر اینکه با توجه به آنچه آقای سرسنگی گفتند آنهایی که دوست می­‌دارند و آنهایی که دوست نمی­‌دارند در کنار یکدیگر سقف تئاتر ما را می­‌سازند که امیدوارم همیشه و همیشه پابرجا باشد.

در ادامه و پس از نواخته شدن زنگ افتتاح نمایش "کسی نیست همه داستان‌ها را به یاد آورد" توسط محمد چرمشیر حاضران به تماشای نمایش نشستند.

داوود رشیدی، راضیه برومند، محمد رحمانیان، بهروز افخمی، آتیلا پسیانی، فاطمه نقوی، گوهر خیراندیش، سیاوش طهمورث، اصغر همت، هرمز هدایت، جواد مجابی، مرجان شیرمحمدی، بیژن امکانیان، آروند دشت‌آرای، مجید سرسنگی، احمدرضا شجاعی، ملیکا شریفی‌نیا، لادن مستوفی، شیرین یزدانبخش‌و... از جمله هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.

نمایش "کسی نیست همه داستان‌ها را به یاد آورد" با بازی سیامک انصاری، برزو ارجمند، روزبه بمانی، ستاره پسیانی، خسرو پسیانی، لیلی رشیدی، شبنم فرشادجو، داریوش فائزی، هاله گرجی و امیر جنانی، هر شب ساعت 20:30 در سالن استاد سمندریان تماشخانه ایرانشهر روی صحنه می‌رود.



نویسنده : http://teatremeybod.ir
لینک مستقیم این مطلب : http://teatremeybod.ir/index.php?name=news&op=view&id=371