گروه تئاتر جوان

۱۴.۰۵.۱۳۹۱ - تأسف سرپرست گروه تئاتر جوان ...

سرپرست گروه تئاتر جوان با ابراز تأسف خود از برخورد هنرمندان شهرستان میبد گفت : غزلیات ذیل بازگو کننده حال هنرمندان ما است .
اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد
و گر به رهگذری یک دم از وفاداری چو گرد در پی اش افتم چو باد بگریزد
و گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوس ز حقه دهنش چون شکر فروریزد
من آن فریب که در نرگس تو می‌بینم بس آب روی که با خاک ره برآمیزد
فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز هزار بازی از این طرفه‌تر برانگیزد
بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد


تأسف سرپرست گروه به همه هنرمندان میبدی در حالی اعلام شد که ایشان ابراز داشتند که شاید با این روند از ادامه فعالیت هنری در شهرستان میبد خاتمه دهد . و حداقل به خاطر اینکه نمی توان در بین همشهریان خود راحت کار کرد شاید کوچ کردن راحت تر باشد . و در ادامه گفت : ای هنرمندان و ای مسئولین و ای مردم هنردوست و هنر پرور : تا کی بدبینی ... تا کی تهمت و افترا ... تا کی در جهل و نادانی ... تا کی خاری و ذلالت برای هنرمند ... تا کی مسخره کردن و بی ارزش کردن ... تا کی خواهران ما در همه جا غیر از هنر ... تا کی عدم اعتماد به یکدیگر ... تا کی نیرنگ و دروغ ... تا کی نبودن خلوص نیت و صداقت ... تا کی دورویی و فتنه ... تا کی تحقیر کردن هنرمندان ... تا کی مخارج بالا برای هر کاری غیر از هنر و فرهنگ ... تا کی نبودن موسیقی ... تا کی نبودن سینما ... تا کی سر در برف باشیم ... تا کی خواب باشیم ... تا کی به خاطر تعصبات شخصی ... تا کی به خاطر منم ها ... تا کی باید سوخت و دم برنیاورد ... تا کی ستم به هنر و هنرمند ... 

و ای کاش به همان اندازه که برای ... و ای کاش ... بگذار جوابش خودت بدهی تا باز به من تهمت نزنی ... چون بنده جزء هیچ حزبی نیستم و تنها در خط ولایت و رهبری گام بر میدارم و بس ... یا علی ... 

نویسنده : http://teatremeybod.ir
لینک مستقیم این مطلب : http://teatremeybod.ir/index.php?name=news&op=view&id=51