جستجو
|
تاریخ: ۱۶.۱۱.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
طی مراسمی عصر امروز 12 بهمن ماه از تمبر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رونمایی شد.
در ابتدا این مراسم رحمت امینی دبیر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با اظهار امیدواری از اینکه آثار خوبی در این دوره از جشنواره اجرا شود،گفت: «امروز بهانهای پیداکردیم تا در روز نخست اجراهای صحنهای در کنار هم باشیم و از تمبر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رونمایی کنیم.» وی ادامه داد:«ایده چاپ تمبر در دبیرخانه مطرح شد و با پیگیریهای آقای اتابک نادری و حمایت دیگر دوستان توانستیم در آخر دهه سوم، یک یادگاری از جشواره تئاتر فجر باقی بگذاریم.» امینی خاطر نشان کرد:«در واقع با این یادگار در دهه سوم جشنواره، به سراغ دهه چهارم خواهیم رفت.» وی با بیان اینکه تا به امروز مشکل بزرگی در برگزاری جشنواره نداشتهاند، اظهار کرد:«کارها تا به امروز به خوبی پیش رفته و ما شاهد حمایتهای مختلفی از سوی جناب شاهآبادی بودهایم و طبق گفته ایشان با قوت هرچه تمامتر پیش آمدیم.» دبیر سیامین جشنواره تئاتر فجر در پایان یادآور شد:«از "مهدی افضلی که از موسسه توسعه هنرهای معاصر با ما همکاری کرده نیز کمال تشکر را دارم. همچنین آقای محمد دشتگلی هم کاملاً با همراه بودند و در واقع در این دوره همگی همراهی کردند و خوشبختانه این اتفاق نظر تا به امروز وجود داشته است.» در ادامه محمد دشتگلی سرپرست مرکز هنرهای نمایشی با اشاره به اینکه تئاتر هنر زندهای است و عمرش مختص همان شب اجراست، عنوان کرد:«رونمایی از تمبر سیامین دوره جشنواره، بهانهای است برای که تئاتر همیشه هست و خواهد بود.» وی افزود:«با حضور تکنولوژی و دیگر صنایع مختلف، تئاتر همچنان پابرجا بوده و در طول تاریخ این هنر زنده ادامه داشته است.» دشتگلی تصریح کرد:«این تمبر، یادگار و سندی است که به عنوان سند تاریخ تئاتر کشور نیز باقی خواهد ماند.» سپس حمید شاهآبادی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای سخنان خود با تشکر از متولیان برگزاری جشنواره بیان کرد:«در دوره مدیریت آقای دشتگلی شاهد پیشرفت خوبی در حوزه تئاتر بودیم و اتفاقات خوبی در دوره مدیریت ایشان رخ داد.» وی ادامه داد:«معمولاً از تمبر به عنوان یک یادگاری تاریخی یاد میشود و شاید اگر بخواهیم سیر تاریخی هر پدیدهای را مرور کنیم، یکی از مؤلفههای آن تمبرها هستند.» شاهآبادی تاکید کرد:«کاری که امروز به صورت نمادین آغاز میکنیم، مستقلاً برای تمام کسانی که به کارنامه هنری جشنواره سیام مینگرند، میتواند نوعی تصویر هنری باشد که خاطرات و تلاش هنرمندان را در برگزاری جشنواره زنده میکند.» وی خاطرنشان کرد:«اگر قرار باشد سیر تاریخی و پیشرفت تئاتر ایران را مشاهده کنیم، در دهه سوم با چنین نمادی مواجه هستیم.» معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اظهار خرسندی از اینکه بخش اول جشنواره سیام در استانها به خوبی برگزار شد، تصریح کرد:«بخشهای پژوهشی جشنواره نیز از 5 تا 11 بهمن ماه با موفقیت سپری شد.» وی افزود:«امروز آغاز بخش صحنه ای است و انشا ا... شاهد رقابت خوبی در میان اصحاب هنر باشیم و امیدواریم که یک دستاورد خوب فرهنگی محصول جشنواره سیام باشد.» شاهآبادی با ابراز امیدواری از اینکه جشنواره به نحو مطلوب پیش رفته و این تمبر، یادگاری از تمام بخشهای جشنواره باشد به سخنان خود پایان داد. در این مراسم مهدی افضلی مدیرعامل موسسه توسعه هنرهای معاصر، اتابک نادری مدیر اجرایی جشنواره، بهزاد صدیقی مدیر روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی، اصغر امیرنیا و عباس عظیمی مشاوران اجرایی معاون هنری وزارت ارشاد حضور داشتند. گفتنی است، تمبر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در طول جشنواره به هنرمندان ایرانی و خارجی هدیه داده خواهد شد.
|
|
|
تاریخ: ۱۴.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
نه راست، نه چپ، فقط ضددین
خبرگزاری فارس: حالا بعد از دیدن "کشتار خاموش" میشود به خوبی معنای ذات تئاتری را فهمید که طی آن میشود نه در چپ بود و نه در راست و همه توان را برای زیر سئوال بردن دین و دیانت به کار برد.
نگاهی به نمایش "کشتار خاموش" کاری از نصرالله قادری نه راست، نه چپ، فقط ضددین
خبرگزاری فارس: حالا بعد از دیدن "کشتار خاموش" میشود به خوبی معنای ذات تئاتری را فهمید که طی آن میشود نه در چپ بود و نه در راست و همه توان را برای زیر سئوال بردن دین و دیانت به کار برد.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، یک وبلاگ در یادداشتی برای نمایش کشتار خاموش نوشت:
کشتار خاموش روایتی بلند و خستهکننده از یک مادر(ژانت) است که به دنبال دخترش(مونیکا) میگردد و وقتی میفهمد که او از سوی گروهی تروریستی مامور به کشتن پدرش(بزرگ) شده تمام تلاشش را میکند تا دوباره خانوادهاش را بازسازی کند. شموئیل(کرامت رودساز) شاید از منظری، کلیدیترین بازیگر نمایش "کشتار خاموش" است. چون هم در تشکیلات ترویستی و هم در کلیسا، که دو صحنه متفاوت از این نمایش است، حضور دارد و هم با توجه به اسمش میشود فهمید که نه مسلمانی افغانی و نه پدری مسیحی، بلکه یک یهودی نفوذی است.
آخرین ساخته نصرالله قادری در ظاهر با تشکیلات تروریستی مخالفت میکند و اعتراض اصلیاش را به دستهای پشت پردهای دارد که برای آدمها تاریخ مصرف قائلند و هر وقت که بخواهند، جان آنها را مگیرند اما خط محتوایی و زیرپوستی این نمایش اعتراضی ظریف به دین است.
شموئیل با لباسی شبیه قبا، با آستینهایی که برای وضو بالاست و با تسبیحی که به دست دارد، نماد یک روحانی شیعه و افغانی است و در کلیسا همین شخصیت، کشیشی است که به خدا هیچ اعتقادی ندارد. گفتههای ریاکارانه او از سوی هراچ(حسین شمس) به مسخره گرفته میشود و در ظاهر مسلمان خویش هم به صراحت اعلام میکند که به خدا اعتقادی ندارد.
"کشتار خاموش"بیشتر از هر چیز میخواهد تاکید کند که بین شخصیتهای دینی و گروههای تروریستی ارتباطی ناگسستنی وجود دارد که به خاطر حفظ حکومتها و تحمیق مردم، امری اجتناب ناپذیر است.
توهین و تمسخر کشیش مسیحی از سوی هراچ در برخی از صحنه ها انقدر عمیق میشود که حتی جا دارد مورد اعتراض مقامات رسمی کلیسا هم قرار گیرد.
اگر چه شموئیل در نقش روحانی شیعه و افغانی سعی میکند به نحوی پنهانتر و حسابشدهتر اعتقادات اسلام و ارتباط با تروریستها را نشان میدهد. آغاز نمایش که شموئیل، نوئیل و هریس در زیر پارچهای یک دست و قرمز رنگ به نشان خون مردم قرار دارند، تمثیلی از این ارتباط است.
در پایان نمایش هم مونیکا که مدام از عبارات توهین آمیز نسبت به دین و آیین استفاده می کند، به راحتی همه را میکُشد و فقط دلقک ماجرا که نمادی از شخصیتی لائیک و بیدین است میتواند از تمام ماجرا، جان سالم به در ببرد.
نصرالله قادری در یادداشتی مینویسد: "کشتار خاموش" پیجوی ایمان گمشده است. روایتگر تنهایانی است که خدای خود را گم کردهاند. حکایت مردمانی است که به وعده داده شده حضرت حق حتما به پیروزی میرسند. حکایت غربت، تنهایی، سرگشتگی و پیجویی خدا! تا کی به خدا برسند یا خلأ!
و سئوال اینجاست که از بین شخصیتهای نمایش، کدامیک به خدا میرسند؟ و اساسا تعریف این نمایش از "خدا" چیست؟
قادری در جای دیگری مینویسد: من که هرگز نه در قبیله چپ بودهام و نه در جمعیت راست و نه در جمع منورالفکرها جایی داشتهام و همیشه از همه سو متهم بودهام به ذات تئاتری میاندیشم.
و حالا بعد از دیدن "کشتار خاموش" میشود به خوبی معنای ذات تئاتری را فهمید که طی آن میشود نه در چپ بود و نه در راست و همه توان را برای زیر سئوال بردن دین و دیانت به کار برد.
حالا ضعف در دیالوگها، بازیهای نچسب و طولانی بودن دیالوگها برای بیان یک موضوع ساده و اشوههای بیش از حد برنادت و ژانت، خود، حدیث مفصلی است که جایی برای پرداختن به آن باقی نیست؛ و الا بیشتر از آن میشود از چهره خسته تماشاگرانی نوشت که به هوای قادری بلیط ۶۰۰۰تومانی کشتار خاموش را میخرند و در پایان اجرا، سرخورده و خسته، تالار سایه را ترک میکنند.
|
|
|
تاریخ: ۱۴.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
بازسازی اداره تئاتر در آینده ای نزدیک مشاور اجرایی معاونت هنری وزارت ارشاد در برنامه شب گذشته "مجله تئاتر" از مقدماتی بودن مرحله تشکیل سازمان تئاتر و آغاز بازسازی اداره تئاتر در آینده ای نزدیک خبر داد.
بازسازی اداره تئاتر در آینده ای نزدیک مشاور اجرایی معاونت هنری وزارت ارشاد در برنامه شب گذشته "مجله تئاتر" از مقدماتی بودن مرحله تشکیل سازمان تئاتر و آغاز بازسازی اداره تئاتر در آینده ای نزدیک خبر داد. به گزارش روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در برنامه شب گذشته(شنبه شب) "مجله تئاتر" که به شکل زنده از شبکه چهارم سیما پخش می شد مسئله بازسازی اداره تئاتر و تشکیل سازمان تئاتر در گفتگو با سید عباس عظیمی مشاور اجرایی معاون هنری وزیر ارشاد و حسین مسافر آستانه از مدیران اسبق تئاتر دنبال شد. در این برنامه که با پخش گزارشی از وضعیت اداره تئاتر آغاز شد پیمان شیخی مدیر روابط عمومی اداره تئاتر عنوان کرد:بحث انتقال اهالی تئاتر به ساختمان جدید اتفاق بسیار خوبی بود و من از این اتفاق بسیار خوشحالم. در ادامه برنامه مجله تئاتر سید عباس عظیمی مشاور اجرایی معاون هنری توضیحاتی درباره چگونگی بازسازی اداره تئاتر عنوان کرد و گفت: ما کارشناسی زیادی روی این ساختمان و بازسازی آن انجام دادیم و کارشناسان عنوان کردند که برای بازسازی اداره تئاتر ابتدا باید 300 میلیون تومان برای مقاوم سازی هزینه شود و سپس کار بازسازی آغاز شود. وی ادامه داد: امیدوارم همه ما را درک کنند. ما حتی برای خریدن ساختمان کناری اداره تئاتر نیز اقدام کردیم اما مالک آن 2 ماه ما را معطل کرد و در نهایت اعلام کرد که ساختمانش را نمی فروشد. وی در ادامه گفت:آقای شاه آبادی روی مسئله بازسازی تاکید دارند و این مسئله را با حساسیت دنبال می کنند و در واقع هفته ای نیست که ایشان درباره وضعیت بازسازی از ما سئوال نکنند.باید بگویم این مسئله با جدیت در حال دنبال شدن است و انشاء الله در آینده خبرهای خوشی در این زمینه اعلام خواهیم کرد. ادامه برنامه "مجله تئاتر" به بررسی تشکیل سازمان تئاتر اختصاص داشت که این بار سید عباس عظیمی مشاور اجرایی معاون هنری میهمان تلفنی برنامه بود. عظیمی درباره تشکیل سازمان تئاتر گفت: این بحث هنوز در مرحله طرح است و هنوز بصورت جدی مطرح نشده است.وی درباره شکل گرفتن چنین ایده ای گفت: بیشتر به دلیل بالا گرفتن تب و تاب تشکیل سازمان سینمایی، مسئله سازمان تئاتر هم مطرح شده است و البته این مسئله ای است که سالها پیش آقای دکتر منتظری عنوان کرده بودند. عظیمی در ادامه گفت: مسئله سازمان تئاتر در حال حاضر در مرحله مقدماتی و در واقع در مرحله مطالعاتی و کارشناسی است.وی ادامه داد: این مسئله بیشتر در مجامع صنفی هنرمندان مطرح شده است. مشاور اجرایی معاون هنری وزیر ارشاد گفت:قبل از اینکه به فکر تشکیل سازمان تئاتر بیفتیم باید این مسئله بررسی شود که در حال حاضر تئاتر تا چه اندازه در سبد حمایتی خانواده است؟ عظیمی ادامه داد: اگر ما به سطحی برسیم که استمرار اجرای تئاتر در سراسر کشور را داشته باشیم و تئاتر در سبد حمایتی خانواده قرار گیرد مسئله تشکیل سازمان تئاتر بصورت اتوماتیک وار وارد چرخه معاونت هنری می شود و به نتیجه می رسد. مشاور اجرایی معاون هنری ادامه داد: موضوع سازمان تئاتر موضوع خوبی است اگر استمرار تئاتر در سراسر کشور داشته باشیم.وی افزود: اگر مردم نتوانند از تئاتر استفاده کنند و تئاتر در سبد حمایتی خانواده قرار نگیرد تشکیل سازمان تئاتر چه مشکلی را می تواند حل کند؟ عظیمی در پایان صحبت های خود و در پاسخ به مجری برنامه که عنوان کرد این مسئله را "دشت گلی" سرپرست فعلی مرکز هنرهای نمایشی عنوان کرده اند گفت: ایشان موضوع مورد بحث خانه تئاتر را عنوان کرده اند و این طرح در مرحله مطالعاتی اولیه است و هیچ طرحی برای ارجاع به مراکز ذیصلاح آماده نشده است.
|
|
|
تاریخ: ۰۷.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
دکتر قطب الدین صادقی: آنچه به یک شهر فرهنگ می دهد، میزان بهایی است که مردم شهر به فرهنگ می دهند
آنچه به یک شهر فرهنگ می دهد، میزان بهایی است که مردم شهر به فرهنگ می دهند عصر تاتر با حضور دکتر قطب الدین صادقی به همت انجمن هنرهای نمایشی نیشابوردر تالارادیب اداره فرهنگ وارشاد اسلامی نیشابوربرگزار شد. دکتر قطب الدین صادقی نویسنده ،کارگردان و بازیگر تاتر ،سینما وتلویزیون در جمع هنرمندان تاتر نیشابور اظهار داشت : اگر می خواهید تاتری اجرا نمایید که مردم ازآن استقبال نمایند، باید چهار مورد مد نظر قرارگیرد نخست اجرای شما باید سرگرم کننده و جذاب باشد و شادی را به مردم هدیه نماید،دوم اجرا باید احساسات مخاطب را برانگیزد و با او رابطه برقرار کند ،سوم اجرا باید تفکربرانگیز بوده و حس زیبایی شناسی داشته باشد، اگر نمایش اندیشه و تفکر مخاطب را برانگیزد موفق خواهد بودو چهارم اجرا باید خلاقانه باشد.قدرت خلاقیت یک نمایش در ارتباط با تماشاگر واقعی نمایان می شود. فامیل و دوست و آشنا به دلیل اینکه رودربایستی دارند تماشاگر نیستند. وی در برنامه عصر تاتر نیشابورگفت: هنرمندان از این شاخه به آن شاخه نپرند و فقط یک رشته و هدف را برای خود برگزینند به عنوان مثال اگر بازیگر هستند فقط بازی کنند و ... و در همین زمینه مطالعاتشان را گسترش دهند. قطب الدین صادقی خاطر نشان کرد: مهم تر از همه اینکه هنرمند باید بداند از رشته هنری که برگزیده چه می خواهد و بتواند برای حداقل 5 سال آینده خود برنامه ریزی کندو بدون چشم انداز هنری، محکوم به فناست. این هنرمند بیان داشت : هنرمندان مدیون آب و خاک شهرستان خویش هستند و باید برای مخاطب همشهری خود خدمت کنند و در شهرستان خود فرهنگ سازی نمایندویک هنرمند باید پیوسته فعالیت داشته باشدو اجازه ندهید بین اجراهایتان فاصله بیفتدچراکه هنر باید تداوم داشته باشدوفعالیت و کار کردن تصادفی و اتفاقی بی ارزش است . دکتر صادقی خطاب به هنرمندان نیشابور گفت : آنچه به یک شهر فرهنگ می دهد، چراغ قرمز،ترافیک، پاساژ و ... نیست بلکه تعداد اجرای نمایش ها، سالن های سینما، شب شعرهاو...وهمچنین میزان بهایی که مردم شهر به فرهنگ می دهند، می باشد. این نویسنده ،کارگردان تاتر تاکید کرد : به هنرمندان پیش از خودتان ننازید، باید دید خودتان چه داریدو تا می توانید کار فرهنگی انجام دهید که اگر این کار را انجام ندهید دشمنان کار ضد فرهنگی انجام خواهند داد. وی تصریح کرد: رؤیاهایتان را حفظ کنید و نگذارید تخیل در وجود شما بمیرد، که اگر چنین شود فردی عادی در جامعه خواهید بود.
|
|
|
تاریخ: ۰۷.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
گذشته ناب، هویت هر ایرانی
نگاهی به نمایش ”پیکره های بازیافته” نوشته، طراحی و کار ”قطب الدین صادقی”
دکتر قطب الدین صادقی که همواره با روحیه پژوهشگری در صحنه حضور داشته است، این بار در "پیکره های بازیافته" به سراغ اسطوره ها و آیین های فراموش شده و مهجور ایرانی رفته که گویا این پیکره ها را برای اولین بار بر نقش برجسته های مکشوف دیده است.
این ایده آل است که بر پایه مستندات تاریخی بتوان تخیل کرد و به بازآفرینی گمشده های ذهنی خود پرداخت؛ چراکه مخزن و ریشه تمام اتفاقات ممکن ناخودآگاه ذهن است. این رویکرد درست منجر به خلق فضایی غریب و در عین حال آشنا خواهد شد. غریب از این منظر که در خودآگاه ما نبوده و آشنا به خاطر آنکه لحظه ای ما را به دورست ذهن مان پرتاب خواهد کرد. یعنی خالق اثر هنری ما را به دوردست های ذهن خواهد برد، سفری کشف و شهودی که تمام این ناشناخته ها را برای ما آشنا می کند. بنابراین آنچه دکتر صادقی به نمایش می گذارد، باعث مسرت و شادی می شود. یعنی فقط بازنمایی چند اسطوره و آیین نیست که تمام این حرکات و رفتارها در لحظه روح آدمی را شاداب می کند؛ چراکه فراغت خاطر هم ایجاد می کند. ما با گذشته خود همیشه همراه هستیم و انگار این گذشته چون راز و رمزی غریب در پس ذهن گرفتار است و شاید خلق اثر هنری است که این دنیای ریشه دار را بر ما آشکار می کند و این انبساط روح بانی اش هنر است.
دکتر صادقی فقط یک اثر هنری خلق نکرده که فراتر از آن انسان را به گذشته های دوردست می برد تا در بازیابی خود بیندیشد. این اندیشیدن بدون ملاحظات رایج است و هر کس بی پرده در بودن خود به کشفی درست می رسد. اینکه تا امروز هر آدمی چه پیشینه ای را به همراه داشته و در عین حال از آن به مرور زمان غافل مانده است، از جمله یادآوری های کلیدی و کاربرد "پیکره های بازیافته" است. اگر نبود که دکتر صادقی هم در آفرینش این نمایش ناموفق بود. آری، این گذشته با تمام رنج ها و سختی هایش زیباست چرا که میراث پدران و مادران ماست که چگونه در رویارویی با طبیعت جولان می داده و چگونه بر ترس ها و دلهره های رایج چیره می شده اند. چگونه طبیعت در خدمت و مددرسان انسان بوده و حالا جشن های سپاس از طبیعت در تدوام این خیر و برکت چقدر موثر بوده است. یعنی بده بستان دو سویه که زندگی را در مرکز ثقل بایسته ای قرار می داده است.
دکتر صادقی کلام و زبان را به کناری می گذارد تا با طراحی حرکت (کرئوگرافی) بتواند مثل یک رویای ناب در بازنگری این رفتارهای ناب و اصیل بکوشد و کوشیدن اش به نتیجه دل خواه و مطلوب نیز نزدیک شده است. چراکه بی اغراق و افراط به نکات و لحظاتی اشاره می شود که گویاترین وضعیت را برای انسان تداعی می کند. البته بخشی از این آیین ها همچنان موجود است و کارایی و کاربرد بومی و آیینی خود را حفظ کرده و بخشی نیز در گذر از زمان و تنگناهای متعارف و ناخواسته از بین رفته یا متلاشی شده است؛ اما صادقی لحظات در خور تاملی را ارائه می کند که در نهایت پرسش های دقیقی را برای دنباله گیری این ماجراهای زیبا فراهم می کند. یعنی تماشاگرش را مجاب می کند که همچنان به مطالعه و پژوهش بپردازد. چون این گذشته ناب، هویت هر ایرانی است و هر کسی در بازیافتن خود است که می تواند در این دنیای برهم ریخته بر ریشه های انسانی استوار و مستقر به زندگی و زیبایی های آن مسلط شود و این اشراف است که ما را به سکوی موفقیت ها پرتاب خواهد کرد. اگر ما به لحاظ تاریخی اینک متوقف شده و یا احساس عقب افتادگی می کنیم، به دلیل فراموشی این گذشته ناب و مفاخر ملی است.
حرکت حرف اول را در طراحی و میزانسن نمایش آیینی "پیکره های بازیافته" می زند. حرکتی که در جمع، معنا و تصویر می شود. حرکتی که در سکوت شکل گرفته و در همتایی با موسیقی و آواهای انسانی پیش می رود. مولد این حرکات، بدن است. بدنی که منبع و مرجع مکاشفه است و می خواهد از اسرار زمین و آسمان جویا شود. در این جستن و جستار، ارزشمندی طبیعت و فراطبیعت فراچنگ انسان قرار می گیرد. ناخواسته بدن بر بودن خود و دنیای خارج خودآگاه می شود. این آگاهی نجات بخش آدمی است، چون پیش گویانه بر مدار هستی اشراف می یابد و پذیرنده و پذیرای خوب و بد زندگی اش خواهد بود. حتا می تواند بر چیره شدن بدی ها مقاومت کند. مقاومتی که نه با شمشیر و سلاح که در خلوت و دعا و اجرای آیین و برگزاری نذر و نیاز ممکن خواهد شد. بنابراین هر آنچه در صحنه اتفاق می افتد ریشه در ناخودآگاه دکتر صادقی دارد و این اتصال به گذشته دور از طریق این اثر نمایشی آیینی برای تماشاگر هم ممکن می شود.
آواهای درون دلالت آشکار به همان بیان خواسته های انسان دارد که همواره در امن و امان است. آرامش انسان یک آرزوی بزرگ است و این فراتر از رفاه مادی نیاز و ضرورت زندگی تک تک ما است. حالا این وضعیت از تولد تا مرگ تک تک ما را فراگرفته و اگر امروز ما بر آن آگاهیم ریشه در این جست وجوی آغازین دارد که در خلوت و جمع به برداشتی آیینی و اسطوره ای منجر شده است. به همین خاطر ماه و خورشید، آب و باد و خاک عناصر کارآمد در زندگی، رفتارها و آیین های انسان پیش از تاریخ و مابعد آن دارد. هنوز هم این نگاه به طبیعت با ما هست و به همین خاطر بخشی از این رفتارهای کهن به اشتباه خرافه تلقی می شود؛ در حالی که واقعن خرافه نیست، بلکه بشر به تجربه به این نقطه رسیده که برای امنیت جان و مال خود رفتارهای کهنش را تکرار کند. آش پشت پا، آب پشت سر مسافر ریختن، گذر از زیر کتاب آسمانی، جشن عروسی، پرسه و سوگواری، شب یلدا و نوروز از جمله این آیین هاست که هنوز هم طروات و تازگی اش را حفظ کرده چون که از ضروریات زندگی بشر برای ایجاد تنوع و ضرباهنگ بوده است.
این حرکات ریشه در تصاویر سفالینه های ۱۲۰۰ تا ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح دارد و این خود گویای مطلبی است که بسیار ارزشمند است و این که با یک نگاه دقیق و ظریف توسط یک هنرمند به صحنه امروز کشانده شده است. ریشه در دغدغه های سالیان دکتر صادقی دارد. او آگاه است که بخشی از این میراث کهن در حرکت های کردی محفوظ است و به همین خاطر بخشی از نمایش خود را بر اساس این حرکات، آواها و موسیقی کردی بازآفرینی می کند. بخشی هم ناخواسته و خلاقه تصویر می شود که ریشه در همان حالت های پیکره های مکشوف در سالیان دور را دارد. در این جا مسائل انسان در زمین و آسمان بازنمایی می شود؛ چراکه انسان تک ساحتی نیست و همین ابعاد مختلف است که تجلی گاه حقیقت وجودی اش خواهد بود. مثلن می تواند با چند خوشه گندم بیانگر جشن سپاس از کشت و کار باشد و در کنارش سماع دروایش کُرد است. یعنی هم سپاس به خاطر کشت و باروری زمین را می توان دید و هم حال و هوای درونی انسان برای رسیدن به آرامشی که در پیوند با آسمان متجلی خواهد شد. حتا بخشی از این آیین به دامداری می¬رسد که سالیان سال است محل قوت روزانه و درآمد انسان این اقلیم بوده است. بر سر نهادن صورتک بزها و آتش گردانی گویای چنین مطلبی است. بنابراین زندگی با حرفه های متداول گره می خورد و در کنار کار، عشق و محبت انسانی هم سو می شود تا انسان فراتر از نیاز مادی اش هم مطرح شده باشد.
عقاب هم بیانگر بلندپروازی انسان است که می خواهد در فتح آسمان بکوشد. فتحی که گاهی منجر به شکست خواهد شد. شکار هم مطرح است که انسان نیاز به گوشت و قوت روزانه داشته است. مرگ هم بوده و آیین دفع تن آدمی که در دخمه هایی این آیین اتفاق می افتاده است. صدای نوزاد هم هست که در پس مرگ بر تداوم هستی آدمی تاکید می کند.
رضا آشفته
|
|
مجموع 25 on 3 در صفحات 10 در هر صفحه
<< ۱ ۲ ۳
تصویری از گرامیداشت پانزدهمین سالگرد تاسیس
گروه تئاتر جوان میبد و اختتامیه نمایش سی مرغ ، سیمرغ
(آبان ماه 1391)
تصویری از آخرین روز حضور کوروش زارعی در کارگاه نمایش گروه ( شهریور ماه 1392 )