خبر
آنچنان مورد توجه هنرمندان قرار گرفت که تابحال سایت ما شاهد این آمار بازدید نبود . به همین خاطر سرپرست گروه با توجه به نظرات و بحث های حواشی این خبر، پیام خود را به همه دوستان بالاخص حسین زارع اعلام نمود : ...
آنچنان زیبا خود را در ظاهر گوسفند قالب کرده ایم که راحت نمی شود گرگ را پیدا کرد و اجازه نداد تا آسیبی به گله وارد شود . اما به هر حال تفاوتی بین حسین و جعفر و خلیل و خیلی ها ندیدم و همه را خوب دیدم غیر از خودم که تیشه به ریشه خودم می زنم . شما خود را بنگرید بهتر می فهمید و قضاوت می کنید . همه حرف است این صحبت ها و همه شعار است .نه حمایت می کنم کسی را و نه رد می کنم حرفی را . اما اندکی تأمل شاید درد دل علی را در کوفه خواهید فهمید که به خدا نمی فهمیم که اگر می فهمیدیم هم زمان هم با علی ها و هم با معاویه ها نبودیم . چرا که تفاوت علی و معاویه را تشخیص نمی دهیم و نمی فهمیم که نمی شود همزمان کنار حق و باطل بود . پس نمی شود با توجه به شرایط کنونی مملکت همزمان هم با راستی ها بود و هم با چپی ها... تفاوت از زمین تا آسمان است . مگر اینکه بیطرف باشی که آن وقت با هیچکدام نخواهی بود . دست راست و دست چپ هم نمی شود عوض کرد . ولی تصمیم با خودمان است . بهتر است بیش از این اشتباه نکنیم . نگذاریم که بخواهیم همه جا خوب باشیم ، چون ممکن نیست . نگذاریم حقمان پایمال شود ، چون حق گرفتنی است . پس نگذاریم و با این هق هق من و تو و او و ما همراه شوید که شاعر می گوید :
نگذاریم هنر در پس یک قاب بماند ، و همین
و تصاویر هنرمند چو مهتاب بماند ، و همین
نگذاریم که نقاش و خوش آواز و نویسنده خوب
به نگاهی که شود شیفته بیتاب بماند ، و همین
نگذاریم غزل یا که قصیده به سرانگشت هوس
به غلامی به سراپرده ارباب بماند ، و همین
به خدا شعر حرم دارد و ایوان و سراپرده خوش
نگذاریم که نا اهل به این تاب بماند ، و همین
و سه تاری که شکسته است زیادآوری خاطره ها
نگذاریم فقط در بر مضراب بماند ، و همین
نگذاریم هنرمند از این ورطه خاکی برود
و سپس اشک گنه از پی سهراب بماند ، و همین
نگذاریم هنر بعد هنرمند به بیراهه رود
و همانند حبابی به لب آب بماند ، و همین
زهنر ، علم و ادب گر که عمل برندهد فایده چیست ؟!
در و دیوار گواهند که گنداب بماند ، و همین
بگذاریم که احساس در این دشت هوایی بخورد
و کمی نور درون دل شبتاب بماند ، و همین
بگذاریم نم عشق از این اطلسی دل بچکد
که از آن پس به قیامت گل سیراب بماند ، و همین
به خدایی که نظر از رخ ما دور نکرده است ، قسم
هنر و علم و ادب چون گهر ناب بماند ، و همین
بهتر است تأمل کنیم چون شاگردان چونان صاحب نظر شدند که استادان را له کرده اند و ثمره این شاگردان میوه ای به نام مدعیان خواهد بود ... (حق یارتان)