جستجو
|
تاریخ: ۰۲.۱۲.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
تجلیل از جمشید مشایخی ، اسماعیل خلج ، احمد جولایی و شیرین بزرگمهر، آیین اختتامیه سیامین جشنواره تئاتر فجر در تالار «وحدت» برگزار شد.
در این مراسم که شامگاه گذشته ـ 22 بهمنماه ـ در تالار وحدت برگزار شد، سید محمد حسینی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ با تشکر از اساتید هنر نمایش به سخنان جمشید مشایخی که در ابتدای مراسم دربارهی شهدا مطرح کرده بود، اشاره کرد و گفت: از استاد جمشید مشایخی که در 22 بهمن یاد شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند، تقدیر و تشکر میکنم.
تجلیل از جمشید مشایخی ، اسماعیل خلج ، احمد جولایی و شیرین بزرگمهر، آیین اختتامیه سیامین جشنواره تئاتر فجر در تالار «وحدت» برگزار شد.
در این مراسم که شامگاه گذشته ـ 22 بهمنماه ـ در تالار وحدت برگزار شد، سید محمد حسینی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ با تشکر از اساتید هنر نمایش به سخنان جمشید مشایخی که در ابتدای مراسم دربارهی شهدا مطرح کرده بود، اشاره کرد و گفت: از استاد جمشید مشایخی که در 22 بهمن یاد شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند، تقدیر و تشکر میکنم.
وزیر ارشاد:
باید دبیرخانه جشنوارهی سیو یکم از فردا آغاز به کار کند
وزیر ارشاد به حضور پرشور مردم در راهپیمایی 22 بهمن امروز اشاره کرد و افزود: امروز نیز مردم ایران یکبار دیگر عظمت ایران را به جهانیان نشان دادند.
وی با اشاره به سرود« ای ایران» که در ابتدای مراسم اجرا شد، ادامه داد: مردم ایران به این سرود که خوانده شد ایمان دارند و عزت ،شکوه ایران برای آنها یک اصل است و همه گروهها هم به آن عقیده دارند و این اصل متعلق به گروه خاصی نیست.
سیدمحمد حسینی در ادامه به جایگاه پر شکوه تاریخ و تمدن ایران در دوران گذشته ایران اشاره کرد و افزود: امروز نیز همچون گذشته مردم ایران در صنعت، کشاورزی ، تکنولوژی نانو و ماهواره و... پیشرفتهای بسیار چشمگیری داشتهاند که هنرمندان باید سعی کنند این پیشرفتها نیز در آثارشان نمایش دهند. همچنان که در دوران دفاع مقدس نیز بسیاری از تصاویر سرداران و شهدای ما در قالب فیلمها، تئاتر و نمایشهای به تصویر کشیده شدهاند.
وی تصریح کرد: امروز نیز باید نخبگان را تکریم کنیم همچنان که امسال فیلم «شور شیرین» با موضوع زندگی شهید کاوه در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
وزیر ارشاد همچنین گفت: امسال در جشنواره تئاتر فجر به شهرستانها توجه شده است و بخش بینالمللی هم رونق خوبی داشته است.
سید محمد حسینی در بخش دیگری از سخنانش گفت: باید دبیرخانه جشنواره سی و یکم از فردا فعالیت خود را برای دوره بعدی این جشنواره آغاز کند و این گونه نباشد که ما برای جشنواره بعدی زمان را از دست بدهیم.
وزیر ارشاد در ادامه به برگزاری همزمانی جشنواره تئاتر و فیلم فجر اشاره کرد و عنوان کرد: بعضی تصور میکنند همزمانی جشنواره فیلم و تئاتر باعث تداخل و ناهماهنگی خواهد شد و تئاتر، تحتالشعاع جشنواره فیلم قرار میگیرد اما خود من در بازدیدهایی که داشتم شاهد استقبال خیلی خوب علاقمندان بودم ولی با این حال از آقای شاهآبادی درخواست میکنم که از سال آینده جشنواره تئاتر از روزهای اول بهمنماه آغاز شود که با جشنواره فیلم تداخل نداشته باشد و هنرمندان تئاتر به خوبی بتوانند از این دو فضا استفاده کنند.
در ابتدای این مراسم تصاویری از جواد ذولفقاری، رضا انصاری، شاهعلی سرخانی، فرانک میری، قبه زرین و مجید فروغی از درگذشتگان هنر نمایش و تئاتر پخش شد.
همچنین در بخش تجلیل از اساتید تئاتر نیز که با حضور اردشیر صالحپور، خسرو حکیمرابط و محمد دشتگلی برگزار شد، از استاد جمشید مشایخی، اسماعیل خلج، احمد جولایی و شیرین بزرگمهر با اهدای لوح و عکس آنها تقدیر شد.
مشایخی:
افتخار میکنم که امشب در حضور معلمهایم هستم
جمشید مشایخی پس از دریافت تندیس در سخنانی کوتاه گفت: افتخار میکنم که امشب درحضور معلمهای خود هستم که امروز شاگرد شما جمشید، مورد تشویق شما گلها قرار گرفت.
این استاد پیشکسوت تئاتر و سینما افزود: امشب میخواهم چیزی که هممیهنان عزیز نمیدانند را عرض کنم، زمانی که به ایران حمله شد خدمتگزار هنرمندان تئاتر بودم و وقتی که از آنها سوال کردم که آیا حاضرید به جبهه بروید و برای رزمندگان نمایش اجرا کنیم که همه جواب مثبت دادند و گفتند حاضریم، من نیز نامهای مبنی بر این جواب هنرمندان به مسوولین نوشتم ولی هیچ جوابی از آنها نشنیدم.
جمشید مشایخی سخنانش را با قطعه شعری به یاد شهدایی که جانشان را برای ایران فدا کردهاند، به پایان برد.
تقدیر از اسماعیل خلج
اسماعیل خلج دیگر هنرمند پیشکسوت که از وی تجلیل به عمل آمد هم، گفت: حدود 90 رباعی سرودهام که یکی از آنها را امشب برای شما میخوانم، البته این رباعی مربوط به این جشنواره و قدردانی نیست اما به خلوت تنهایی انسان مربوط است.
وی سپس به قرائت رباعیاش پرداخت.
تقدیر از احمد جولایی
احمد جولایی دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر نیز طی سخنانی گفت: فقط میتوانم بگویم متشکرم از اینکه امسال در جشنواره تئاتر، شهرستان نیز دیده شد.
وی گفت: در حالی که تئاتر ملی هنوز مورد وفاق همه هنرمندان قرار نگرفته و در حالی که تعزیه ثبت جهانی شده است سعی کنیم به کارهای شهرستان بیشتر توجه کنیم. همه ما از دیده شدن کارهای تهران خوشحالیم ولی باید به تئاتر شهرستان بیشتر توجه کنیم.
جولایی در پایان گفت: تئاتر آیینه اصغری است که جهاندار اکبر است.
شیرین بزرگمهر:
این بزرگداشت،بزرگداشت دانشجویان من است
شیرین بزرگمهر نیز که در این مراسم مورد تجلیل قرار گرفت در سخنانی گفت:در واقع این بزرگداشت،بزرگداشت دانشجویان من است و اگر امشب من در این جایگاه قرار گرفتم، بازخورد کلاسهای درس من است و خوشحالم که از دانشجویانم لوح تقدیر میگیرم.
وی همچنین گفت: خوشحالیم که امسال دانشجویان در جشنواره تئاتر دیده شدند چرا که فکر میکنم این یک تعامل دو سویه است که اگر آن را از دست دهیم هر دو طرف متضرر خواهند شد.
خسرو حکیمرابط نیز که برای اهدای لوح تقدیر به روی صحنه آمده بود، درباره جمشید مشایخی گفت: امروز نه با یک دل عاشق بلکه با یک خرمن عشق آتشین با جمشید مشایخی روبرو هستیم. همه ما آرزو میکنیم این خرمن آتش عشق همواره و همچنان گرمابخش صحنههای ما برای جوانان ما در صحنه باقی بماند.
در ابتدای مراسم تجلیل از هنرمندان تئاتر، تصاویری از زندگی هنری تجلیل شدگان پخش شد؛ در این تصاویر که بخشی از آن مربوط به بزرگداشت جمشید مشایخی بود، عزتالله انتظامی، علی نصیریان، حمید سمندریان و محمدعلی کشاورز و جعفر والی، سخنانی در رابطه با نقش و فعالیت این هنرمند پیشکسوت مطرح کردند.
در ادامه این مراسم با حضور سیدمحمد حسینی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ و حمید شاهآبادی ـ معاون هنری وزیر ارشاد ـ از ـ آفتابی ـ مدیر کل اداره ارشاد اسلامی کرمانشاه، قادر آشنا مدیر کل اداره ارشاد استان البرز و حسین ثابتقدم سرپرست اداره ارشاد خراسان شمالی تقدیر شد.
همچنین در ادامه و در بخش معرفی برگزیدگان بخشهای جنبی سیامین جشنواره تئاتر فجر، قوه قضاییه به خاطر نقد و قضاوت درست به نمایش «آدمکش» به کارگردانی محمد زوار بیریا لوح تقدیر و مبلغ 70 میلیون ریال اهدا کرد که این تقدیر توسط دکتر جامی مدیر کل پیشگیریهای فرهنگی قوه قضاییه انجام گرفت.
در بخش معرفی برگزیده نمایش توسط هیات داوران بخش کمیته دانشجویی با تقدیر از نمایشهای «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید»، «سومین شنبه هفته» و «ادیپ»، لوح تقدیر و مبلغ 8 میلیون ریال به یوسف باپیری کارگردان نمایش «ویران» اهدا شد.
بخش مسابقه ایران:
طراحی صحنه: در این بخش هیأت داوران با تقدیر از رضا عباسی و امین سالاری برای نمایش «رویای تفتیده» جایزه این بخش را به شیما میرحمیدی طراح صحنه نمایش «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید» اهدا کرد.
بازیگری مرد:
در این بخش با تقدر از حسین امیدی بازیگر نمایش «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید» و تقدیر از گروه بازیگران نمایش «پری» به ویژه رضا پاپی و حسین شفیعی؛ جایزه بازیگری به حمیدرضا آذرنگ برای بازی در نمایش «خون رقصه» اهدا شد.
بازیگری زن:هیأت داوران از گیتی قاسمی برای نمایش «خون رقصه» و نسیم ادبی دیگر بازیگر این نمایش تقدیر کرد و جایزه برگزیده به ثریا شیرزادی برای نمایش«مرگ کسب و کار من است» از کرمانشاه اهدا شد.
نمایشنامه نویسی:
در این بخش خیرالله تقیانیپور برای نمایشنامه «پری» و صحرا رمضانیان برای نمایشنامه « مرگ کسب و کار من است» تقدیر شدند و جایزه برگزیده به سلما رفیعی برای نمایشنامه «به مراسم مرگ دادش خوش آمدید» اهدا شد.
کارگردانی:
در این بخش هیأت داوران از حسین پاکدل برای نمایش «عشق و عالیجناب» و آرش دادگر برای نمایش«بازگشت افتخار آمیز مردان جنگ» تقدیر کرد و جایزه این بخش را به سمانه زندینژاد برای نمایش « به مراسم مرگ داداش خوش آمدید» اهدا کرد.
حسین پاکدل که جایزهاش را از هادی مرزبان گرفت، هنگام دریافت جایزهاش در سخنانی خواستار مشخص شدن وضعیت اجرای عمومی این نمایش شد و گفت: قرار بود این نمایش پنج سال پیش با کارگردانی هادی مرزبان اجرا شد که قسمت نشد و امسال اجازه دادند خودم آن را کار کنم.
وی خطاب به معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: از همه دوستان تشکر میکنم که اجازه دادند این نمایش در جشنواره اجرا شود. از یک ماه پیش پنج شش بار به دفتر معاونت مراجعه کردم و میخواستم ایشان را ببینم که هر بار گفته شد فرصت ندارند و من به شوخی به منشی ایشان گفتم، ایشان را روی صحنه در مراسم اختتامیه خواهیم دید که این اتفاق هم نیفتاد.
پاکدل دوباره خواستار مشخص شدن وضعیت اجرای عمومی نمایشش شد و افزود: برای اجرای عمومی نمایش ما فکری شود، یک گروه بزرگ سه ماه و نیم زحمت کشیدهاند همین جا میخواهم قول اجرای عمومیاش را بدهید چون جزو تعهدات بنیاد رودکی بوده است.
آرش دادگر هم هنگام دریافت جایزهاش، این جایزه را به همسرش تقدیم کرد که به دلیل نداشتن بلیت اختتامیه نتوانسته بود در این برنامه حاضر شود.
دادگر با اشاره به شرایط دشوار تمرین این نمایش گفت: نمایشمان را در راهروهای برجآزادی تمرین میکردیم چون جایی برای تمرین نداشتیم.
جوایز بخش مسابقه بینالملل این دوره از جشنواره نیز بدین شرح اعلام شد:
موسیقی:
در این بخش مسعود سخاوتدوست برای نمایش «دو لیتر در دو لیتر صلح» از ایران جایزه را دریافت کرد که این جایزه دو هزار دلار جایزه نقدی بود.
طراحی صحنه:
در این بخش یوشیکاتسو ایتو برای نمایش «قصر مهآلود» از ژاپن جایزهای به مبلغ دو هزار دلار را دریافت کرد.
بازیگری مرد:
صابر ابر برای بازی در نمایش «ریچارد سوم» جایزه این بخش را به مبلغ دو هزار و پانصد دلار دریافت کرد.
بازیگری زن:
در این بخش ناتالی منتا برای نمایش «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» از ایتالیا جایزهای به مبلغ دو هزار و پانصد دلار گرفت.
نمایشنامهنویسی:
حمیدرضا آذرنگ برای نگارش نمایشنامه « دو لیتر در دو لیتر صلح» جایزهای به مبلغ سه هزار دلار دریافت کرد.
کارگردانی:
در این بخش آتیلا پسیانی برای کارگردانی نمایش «ریچارد سوم»جایزهای به مبلغ سه هزار دلار دریافت کرد و چون در سفر بود، ستاره پسیانی به نمایندگی از پدرش این جایزه را گرفت.
جایزه ویژه:
هیأت داوران در این بخش جایزهای به مبلغ چهار هزار دلار به نمایش «قصر مهآلود» از کشور ژاپن اهدا کرد.
جایزه بزرگ:
در این بخش جایزه به آتیلا پسیانی برای نمایش «ریچارد سوم» اهدا شدکه مبلغ این جایزه پنج هزار دلار بود.
منبع خبر : ایسنا
|
|
|
تاریخ: ۲۰.۱۱.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
مراسم معرفی برترین های تئاتر ایران در مجموعه تئاتر شهر برگزار شد و برگزیدگان بخش نمایش های خیابانی، رادیو تئاتر، مسابقه عکس تئاتر و مسابقه تئاتر معرفی شدند. به گزارش روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر برگزیدگان بخش نمایش های خیابانی، رادیو تئاتر، مسابقه عکس تئاتر و مسابقه تئاتر در مراسم اختتامیه بخش مسابقه ایران معرفی شدند.
بخش مسابقه تئاتر خیابانی سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برگزیده طراحی لباس: خانم «سعیده عبداللهی» طراح لباس نمایش «یک تن بال پروانه» از دهلران برگزیده طراحی صحنه: خانم «سپیده امین عسگری» طراح صحنه نمایش «مجلس شبیه خوانی جولیوس سزار» از نظرآباد برگزیده موسیقی: آقای «محمد مرتضوی» برای موسیقی نمایش «سرای من» از تهران بازیگری زن: تقدیر از خانم «راضیه ده پایینی» بازیگر نمایش «داستانک» از ورامین بازیگری مرد: تقدیر از: 1- آقای «مصطفی خوش¬نشین» بازیگر نمایش «دستبند» از لاهیجان 2- آقای «احمد صمیمی» بازیگر نمایش «میعادگاه» از فولادشهر 3- آقای «حمیدرضا معدن کن» بازیگر نمایش «مجلس شبیه¬خوانی جولیوس سزار» از نظرآباد 4- آقای «مسعود مهرابی» بازیگر نمایش «زندگی در چند نگاه» از تهران 5- آقای «مهران وزیری» بازیگر نمایش «تولد» از تفرش برگزیده بازیگری مرد: آقای «علیرضا مدنی» بازیگر نمایش «سرای من» از تهران طرح و ایده: تقدیر از آقای «مسعود مهرابی» برای طرح نمایش «زندگی در چند نگاه» از تهران برگزیده طرح و ایده: آقای «اصغر گروسی» برای طرح نمایش «مجلس شبیه¬خوانی ژولیوس سزار» از نظرآباد کارگردانی: تقدیر از آقای «میثم سرآبادانی» کارگردان نمایش «تولد» از تفرش برگزیده کارگردانی: خانم مژگان معقولی کارگردان نمایش «سرای من» از تهران جایزه ویژه: گروه نمایش «سرای من» از تهران هیأت داوران: علی پویان، مریم معترف و شهرام کرمی برگزیده نگاه دانشجویی: خیابان یکطرفه به نویسندگی و کارگردانی سامان خلیلیان
|
|
|
تاریخ: ۱۴.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
در طول تاریخ هر ملت و فرهنگی به مثابه زبان ابزار و گستره ارتباطی مشخصی برای بیان دیدگاه ها و نظرات اش نسبت به هستی و جهان داشته است. در واقع هر ملت فرم و قالب بیانی خاص خود را برای بیان محتوا و دیدگاهش انتخاب کرده و به تدریج این ابزار و فرم بیانی را به دیگر ملت ها نیز عرضه کرده است.
اشراق ایرانی و تئاتر جهانی
در طول تاریخ هر ملت و فرهنگی به مثابه زبان ابزار و گستره ارتباطی مشخصی برای بیان دیدگاه ها و نظرات اش نسبت به هستی و جهان داشته است. در واقع هر ملت فرم و قالب بیانی خاص خود را برای بیان محتوا و دیدگاهش انتخاب کرده و به تدریج این ابزار و فرم بیانی را به دیگر ملت ها نیز عرضه کرده است.
مهدی نصیری: اما یک مسئله مهم در مورد این شکل بیان آن است که فرهنگ ها بر اساس محتوا و تفکر غالب آنها بهترین فرم را برای انتقال و ارتباط اندیشه هایشان انتخاب کرده اند. یونانی ها تئاتر و جهان آئین ها و اساطیر را با اشیل، سوفوکل و اوری پید برای بیان دنیایشان انتخاب کرده اند و این فرم و قالب زیبای هنری را به جهان عرضه داشته اند. رومی ها علاوه بر نمایش که هدیه یونانی ها به آنهاست هنرهای پلاستیک، معماری و نقاشی را برای عرضه دنیایشان به جهان انتخاب کرده اند. آلمان های خردورز و دنیای منظم شان با خردورزی فلسفی شان به جهان معرفی شدند و دیدگاه های هستی شناسانه شان با کانت و دیگر فلاسفه مهم این ملت به جهان عرضه شد، فرانسوی ها که نزدیک به ایتالیا و آلمان بودند، بعدها ترکیبی از هنرهای دیداری و دیدگاهی را در سینمایشان به تکامل می رساندند و به عنوان یک ابزار مهم در اختیار بیان نظریاتشان قرار دادند. ابزار بیان ما ایرانی ها نیز در طول تاریخ شعر بوده است. مظهر تجلی و نمود دیدگاه و تفکر شرقی را به درستی می توان در اشعار شاعرانی چون حافظ، سعدی، رودکی، فردوسی، خیام، عطار و ... جستجو کرد و جالب تر آنکه گونه ها و اشکال دیگری چون فلسفه، حکمت و هنر نیز از دل همین اشعار خودنمایی کرده اند . چه چیز مهمتر ازاینکه هنرمندانی چون "پیتربروک" در دنیای خالی از معنای غرب با اینکه سال های سال است تمام ابزارهای نمایش و تئاتر را در اختیار دارند در جستجوی معنا به سراغ اثر فاخر و بزرگی چون منطق الطیر عطار نیشابوری می آیند داستان شرقی و حکمی سفر مرغان را برای محتوا و داستان اثرشان انتخاب می کنند. در حوزه ادبیات تطبیقی بسیاری از اشعار و داستان های شعری ایرانی با داستان ها، نمایش ها و افسانه های غربی مطابقت دارند و بسیاری از این منظومه های شعری هم جهان غرب را شگفت زده کرده اند و مورد توجه آنها قرار گرفته اند. اما در این میان و عرصه هنرهای نمایشی شاهنامه فردوسی توسی و منطق الطیر عطار نیشابوری از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردارند. صرفنظر از برداشت ها ، اقتباس ها و اجراهای نمایشی زیادی که در ایران و خارج از ایران از منطق الطیر صورت گرفته ، یکی از مهمترین اقتباس ها به نمایش کارگردان بزرگ قرن حاضر که میراث دار بزرگانی چون استانیسلاوسکی، گروتفسکی، میرهولد و دیگران است، بر می گردد. حدود سه دهه اخیر پیتربروک در ادامه همه کاوش های هستی شناسانه اش گروه بازیگران خود را به دنبال آشناکردن با ملیت های متفاوت در پاریس گرد هم می آورد در اوج شهرت، تئاتر تجاری و برخوردار از حمایت های مالی را کنار می گذارد تا نیروی خود را بر یک برنامه منظم پژوهشی متمرکز سازد. پیتربروک در اوایل دهه هفتاد میلادی به دستیاری تدهیوز، شاعر انگلیسی، یک زبان تازه به نام اورگاست به وجود می آورد و نمایشنامه ای به همین نام را می آفریند که بازیگرانش آن را در سال 1971 در ایران اجرا می کنند. این اثر برای بسیاری از کسانی که نمایش را در ایران دیدند مثل "آندروپورتر" منتقد موسیقی تجربه ای فراموش ناشدنی بود:"تماشاگری که عمیقا وارد به عالم اورگاست می شد، از آزمون آتش می گذشت و دیگر هرگز نمی توانست همان آدم برفی بماند. در همان زمان ایروینگ وار دل در روزنامه تایمز، نوشت که این اثر آغاز چیزی است که نه تنها برای بروک تازه است بلکه در تاریخ تئاتر دنیا نیز همتا ندارد: آفرینش شکلی از تئاتر که قابل فهم برای هر گونه آدم روی زمین است." 1 اما بروک که تازه با دنیای شعر و ارتباط میان شعر و نمایش آشنا شده ، از این نتیجه زیاد هم خشنود نیست و هنوز احساس می کند که به زبانی جهانشمول و همه فهم دست پیدا نکرده است. او به دنبال تئاتری است که جدی و شوخی و معنویت و جسمیت را همزمان شامل شود و مورد پسند خاص و عام نیز قرار بگیرد؛ "و بدینسان بود که پیتر بروک به منطق الطیر- شاهکار قرن دوازدهم (ششم هجری)، اثر فریدالدین عطار نیشابوری روی آورد تا تئاتری بیافریند که هر کجا به اجرا در آید و برای همه از خاص و عام قابل فهم باشد."2 این منظومه شاعرانه با محتوایی کاملا ایرانی و شرقی روایت می کند که چگونه پرندگان شناخته و ناشناخته جهان گردهم می آیند تا درباره چگونگی سفر برای یافتن سیمرغ با هم گفتگو کنند و عاقبت سفرشان را برای یافتن کاملترین پرنده آغاز می کنند و به جایگاه سیمرغ می رسند در آنجا تواناترین ها و داناترین ها و رهروترین ها هستند که به منزل سیمرغ می رسند و خودشان را که سی پرنده (مرغ) هستند می یابند و به وحدت با یکدیگر می رسند.
"چون نگه کردند این سی مرغ زرد بی شک این سی مرغ آن سیمرغ بود در تحیر جمله سرگردان شدند باز از نوعی دگر حیران شدند خویش را دیدند سیمرغ تمام بود خود سیمرغ سی مرغ مدام"3 سفر مرغان به دنبال سیمرغ و تحیر و سرگردانی آنها در این وادی بر خاسته از تفکر و عرفان ناب و خاص ایرانی است که در هزار توی معنویت انسان طی طریق می کند و با راسیونالیسم و خردورزی غربی سرتاپا در تضاد و تفاوت است. در عین حال عطار این تفکر شرقی را در ساختار روایی خاص ایرانی نیز روایت می کند تا تابع اصول و قواعد خود است و این قواعد را به کمال ودرستی رعایت می کند. عطار در پیشگفتار کتاب خود نوشته است:
"هرک این را خواند مددکار شد و آنک این دریافت برخوردار شد اهل صورت غرق گفتار من اند اهل معنی مرد اسرار من اند این کتاب آرایش است ایام را خاص را داده نصیب و عام را " جان هایلپرین، در ابزرور یازدهم ماه می 1980 می نویسد: "اجرای پیتربروک از منطق الطیر، که اخیرا در نیویورک گشایش یافته است تا نقد نوشته ها را به هذیان گویی تبدیل کند، از نخستین تجربیات بروک به هنگامی بود که مرکز بین المللی پژوهش تئاتری پاریس را در ده سال پیش به وجود آورد. پس به یک معنا، اجرای این افسانه صوفیانه ده سال طول کشیده است تا کامل شود و ارزشش را داشته است. نمایش منطق الطیر آن چیزی را که کتاب کوشیده است طی سالیان به دست آورد- به جوشش در می آورد و به طرز شگفت انگیزی روشنی می دهد."5 بدینسان تفکر شرقی نه تنها ابزار و ساختار غربی را به تحرک و جوشش وامی دارد بلکه زبان وقالب بیانی شعر عطار باعث می شودکه هنرمندی چون پیتربروک که دوران خود یگانه هنرمند پیشرو هنر تئاتر جهان است در پروسه تولید هنری محتوا، شیوه و مولفه های ساختار عطار نیشابوری را نیز برای رسیدن به نتیجه مطلوب برگزیند. "پیتر بروک در سال 1972 با گروهی از بازیگرانش (از جمله کسانی که هیچ زبان انگلیسی نمی دانستند) با کاروانی از لندرورها و خدمه شان، یک گروه فیلمبرداری، یک روزنامه نگار گزارشگر و جان هایلپرن (که کتابی درخشان درباره این تجربه به نام منطق الطیر نوشته است) سفری را آغاز کردند که 000/60 دلار خرج برداشت، سه ماه و نیم طول کشید و آنان را به شش کشور برد؛ الجزیره، نیجریه، نبین، توگو و داهومی و مالی . آنان هیچ برنامه از پیش تعیین شده ای نداشتند اما بروک امیدوار بود نمایشی ویژه بر اساس این اثر عرفانی شاعر ایرانی تدارک ببیند. "6 تدهیوز می گوید که در نژاد بشر نوعی خودآگاه لحنی مشترک وجود دارد، زبانی که متعلق به زیر سطح لحن های معمولی است و در جایی قرار دارد که تفاوت ها بروز می کند. شعر، ابزار بیان ما ایرانی هاست و هم ساختار و هم اندیشه و محتوا را در خود دارد؛ جهان ادبیات بزرگانی چون عطار را همواره درک کرده و به دنبال تحلیل و شناخت فرم و محتوای ارتباط اثر این بزرگان با مخاطبانشان بوده است. اما اصلا خوب نیست اگر بگوییم که ما در این حوزه سال هاست که کوتاهی کرده ایم و از همین روست که در ادبیات داستانی، هنرهای نمایشی ، فلسفه، سینما و دیگر حوزه های فکر و هنری مان به جای رجوع به گنجینه های موجود شیفته ساختار و ابزارهای غربی شده ایم....
منابع: 1.مقدمه ای بر تئاتر- اورلی هولتن – ترجمه محبوبه مهاجر- انتشارات سروش 1384- صفحه 64 2.تئاتر تجربی- جیمز روز- اونز- ترجمه مصطفی اسلامیه- انتشارات سروش 1376- صفحه 228 3.منطق الطیر عطار- دکتر کامل احمدنژاد و دکتر فاطمه صنعتی نیا- نشر زوار 1379- صفحه 112 4.شرح و احوال و نقد و تحلیل آثار عطار- استاد فروزانفر- نشر امیرکبیر- صحفه 48 5.تئاتر ، هویت و نمایش ملی- عباس جوانمرد- نشر قطره 1383- صفحه 119 6.تئاتر تجربی – صفحه 230
|
|
|
تاریخ: ۰۷.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
گذشته ناب، هویت هر ایرانی
نگاهی به نمایش ”پیکره های بازیافته” نوشته، طراحی و کار ”قطب الدین صادقی”
دکتر قطب الدین صادقی که همواره با روحیه پژوهشگری در صحنه حضور داشته است، این بار در "پیکره های بازیافته" به سراغ اسطوره ها و آیین های فراموش شده و مهجور ایرانی رفته که گویا این پیکره ها را برای اولین بار بر نقش برجسته های مکشوف دیده است.
این ایده آل است که بر پایه مستندات تاریخی بتوان تخیل کرد و به بازآفرینی گمشده های ذهنی خود پرداخت؛ چراکه مخزن و ریشه تمام اتفاقات ممکن ناخودآگاه ذهن است. این رویکرد درست منجر به خلق فضایی غریب و در عین حال آشنا خواهد شد. غریب از این منظر که در خودآگاه ما نبوده و آشنا به خاطر آنکه لحظه ای ما را به دورست ذهن مان پرتاب خواهد کرد. یعنی خالق اثر هنری ما را به دوردست های ذهن خواهد برد، سفری کشف و شهودی که تمام این ناشناخته ها را برای ما آشنا می کند. بنابراین آنچه دکتر صادقی به نمایش می گذارد، باعث مسرت و شادی می شود. یعنی فقط بازنمایی چند اسطوره و آیین نیست که تمام این حرکات و رفتارها در لحظه روح آدمی را شاداب می کند؛ چراکه فراغت خاطر هم ایجاد می کند. ما با گذشته خود همیشه همراه هستیم و انگار این گذشته چون راز و رمزی غریب در پس ذهن گرفتار است و شاید خلق اثر هنری است که این دنیای ریشه دار را بر ما آشکار می کند و این انبساط روح بانی اش هنر است.
دکتر صادقی فقط یک اثر هنری خلق نکرده که فراتر از آن انسان را به گذشته های دوردست می برد تا در بازیابی خود بیندیشد. این اندیشیدن بدون ملاحظات رایج است و هر کس بی پرده در بودن خود به کشفی درست می رسد. اینکه تا امروز هر آدمی چه پیشینه ای را به همراه داشته و در عین حال از آن به مرور زمان غافل مانده است، از جمله یادآوری های کلیدی و کاربرد "پیکره های بازیافته" است. اگر نبود که دکتر صادقی هم در آفرینش این نمایش ناموفق بود. آری، این گذشته با تمام رنج ها و سختی هایش زیباست چرا که میراث پدران و مادران ماست که چگونه در رویارویی با طبیعت جولان می داده و چگونه بر ترس ها و دلهره های رایج چیره می شده اند. چگونه طبیعت در خدمت و مددرسان انسان بوده و حالا جشن های سپاس از طبیعت در تدوام این خیر و برکت چقدر موثر بوده است. یعنی بده بستان دو سویه که زندگی را در مرکز ثقل بایسته ای قرار می داده است.
دکتر صادقی کلام و زبان را به کناری می گذارد تا با طراحی حرکت (کرئوگرافی) بتواند مثل یک رویای ناب در بازنگری این رفتارهای ناب و اصیل بکوشد و کوشیدن اش به نتیجه دل خواه و مطلوب نیز نزدیک شده است. چراکه بی اغراق و افراط به نکات و لحظاتی اشاره می شود که گویاترین وضعیت را برای انسان تداعی می کند. البته بخشی از این آیین ها همچنان موجود است و کارایی و کاربرد بومی و آیینی خود را حفظ کرده و بخشی نیز در گذر از زمان و تنگناهای متعارف و ناخواسته از بین رفته یا متلاشی شده است؛ اما صادقی لحظات در خور تاملی را ارائه می کند که در نهایت پرسش های دقیقی را برای دنباله گیری این ماجراهای زیبا فراهم می کند. یعنی تماشاگرش را مجاب می کند که همچنان به مطالعه و پژوهش بپردازد. چون این گذشته ناب، هویت هر ایرانی است و هر کسی در بازیافتن خود است که می تواند در این دنیای برهم ریخته بر ریشه های انسانی استوار و مستقر به زندگی و زیبایی های آن مسلط شود و این اشراف است که ما را به سکوی موفقیت ها پرتاب خواهد کرد. اگر ما به لحاظ تاریخی اینک متوقف شده و یا احساس عقب افتادگی می کنیم، به دلیل فراموشی این گذشته ناب و مفاخر ملی است.
حرکت حرف اول را در طراحی و میزانسن نمایش آیینی "پیکره های بازیافته" می زند. حرکتی که در جمع، معنا و تصویر می شود. حرکتی که در سکوت شکل گرفته و در همتایی با موسیقی و آواهای انسانی پیش می رود. مولد این حرکات، بدن است. بدنی که منبع و مرجع مکاشفه است و می خواهد از اسرار زمین و آسمان جویا شود. در این جستن و جستار، ارزشمندی طبیعت و فراطبیعت فراچنگ انسان قرار می گیرد. ناخواسته بدن بر بودن خود و دنیای خارج خودآگاه می شود. این آگاهی نجات بخش آدمی است، چون پیش گویانه بر مدار هستی اشراف می یابد و پذیرنده و پذیرای خوب و بد زندگی اش خواهد بود. حتا می تواند بر چیره شدن بدی ها مقاومت کند. مقاومتی که نه با شمشیر و سلاح که در خلوت و دعا و اجرای آیین و برگزاری نذر و نیاز ممکن خواهد شد. بنابراین هر آنچه در صحنه اتفاق می افتد ریشه در ناخودآگاه دکتر صادقی دارد و این اتصال به گذشته دور از طریق این اثر نمایشی آیینی برای تماشاگر هم ممکن می شود.
آواهای درون دلالت آشکار به همان بیان خواسته های انسان دارد که همواره در امن و امان است. آرامش انسان یک آرزوی بزرگ است و این فراتر از رفاه مادی نیاز و ضرورت زندگی تک تک ما است. حالا این وضعیت از تولد تا مرگ تک تک ما را فراگرفته و اگر امروز ما بر آن آگاهیم ریشه در این جست وجوی آغازین دارد که در خلوت و جمع به برداشتی آیینی و اسطوره ای منجر شده است. به همین خاطر ماه و خورشید، آب و باد و خاک عناصر کارآمد در زندگی، رفتارها و آیین های انسان پیش از تاریخ و مابعد آن دارد. هنوز هم این نگاه به طبیعت با ما هست و به همین خاطر بخشی از این رفتارهای کهن به اشتباه خرافه تلقی می شود؛ در حالی که واقعن خرافه نیست، بلکه بشر به تجربه به این نقطه رسیده که برای امنیت جان و مال خود رفتارهای کهنش را تکرار کند. آش پشت پا، آب پشت سر مسافر ریختن، گذر از زیر کتاب آسمانی، جشن عروسی، پرسه و سوگواری، شب یلدا و نوروز از جمله این آیین هاست که هنوز هم طروات و تازگی اش را حفظ کرده چون که از ضروریات زندگی بشر برای ایجاد تنوع و ضرباهنگ بوده است.
این حرکات ریشه در تصاویر سفالینه های ۱۲۰۰ تا ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح دارد و این خود گویای مطلبی است که بسیار ارزشمند است و این که با یک نگاه دقیق و ظریف توسط یک هنرمند به صحنه امروز کشانده شده است. ریشه در دغدغه های سالیان دکتر صادقی دارد. او آگاه است که بخشی از این میراث کهن در حرکت های کردی محفوظ است و به همین خاطر بخشی از نمایش خود را بر اساس این حرکات، آواها و موسیقی کردی بازآفرینی می کند. بخشی هم ناخواسته و خلاقه تصویر می شود که ریشه در همان حالت های پیکره های مکشوف در سالیان دور را دارد. در این جا مسائل انسان در زمین و آسمان بازنمایی می شود؛ چراکه انسان تک ساحتی نیست و همین ابعاد مختلف است که تجلی گاه حقیقت وجودی اش خواهد بود. مثلن می تواند با چند خوشه گندم بیانگر جشن سپاس از کشت و کار باشد و در کنارش سماع دروایش کُرد است. یعنی هم سپاس به خاطر کشت و باروری زمین را می توان دید و هم حال و هوای درونی انسان برای رسیدن به آرامشی که در پیوند با آسمان متجلی خواهد شد. حتا بخشی از این آیین به دامداری می¬رسد که سالیان سال است محل قوت روزانه و درآمد انسان این اقلیم بوده است. بر سر نهادن صورتک بزها و آتش گردانی گویای چنین مطلبی است. بنابراین زندگی با حرفه های متداول گره می خورد و در کنار کار، عشق و محبت انسانی هم سو می شود تا انسان فراتر از نیاز مادی اش هم مطرح شده باشد.
عقاب هم بیانگر بلندپروازی انسان است که می خواهد در فتح آسمان بکوشد. فتحی که گاهی منجر به شکست خواهد شد. شکار هم مطرح است که انسان نیاز به گوشت و قوت روزانه داشته است. مرگ هم بوده و آیین دفع تن آدمی که در دخمه هایی این آیین اتفاق می افتاده است. صدای نوزاد هم هست که در پس مرگ بر تداوم هستی آدمی تاکید می کند.
رضا آشفته
|
|
مجموع 44 on 5 در صفحات 10 در هر صفحه
<< ۱ ۲ ۳ ۴ ۵
تصویری از گرامیداشت پانزدهمین سالگرد تاسیس
گروه تئاتر جوان میبد و اختتامیه نمایش سی مرغ ، سیمرغ
(آبان ماه 1391)
تصویری از آخرین روز حضور کوروش زارعی در کارگاه نمایش گروه ( شهریور ماه 1392 )