جستجو
|
تاریخ: ۱۴.۰۷.۱۳۹۱
ماژول:
موضوع: خیر
تبریک به همه کسانی که در جشنواره بیست و دوم تئاتر استان یزد خوش درخشیدند :
هنرمندان گرامی آقایان حسین افروز- سید مرتضی فخرموسوی-علیرضا خورشیدنام-هادی آقابزرگی- هادی دهقان- محسن حائری زاده-محمدرضا اسکندری-امیر رضا هنرمند-مسعود یزدی-محمدجواد آقایی
خانمها: مریم هاشمی- صدیقه مطلق- مریم نیک آئین
درخشش شما در جشنواره تئاتر استانی را تبریک گفته آرزوی موفقیت داریم. به امید هنرنمایی بیشتر شما عزیزان بر صحنه های تئاتر
آقای علی جاور
راهیابی نمایش پلی از جنس شیشه به جشنواره منطقه ای را به شما و گروه اجرایی تبریک می گوئیم.
آقای جعفر دل دل زاده - رامین قادری نسب
انتخاب نمایش پناهنده را تبریک گفته و امیدواریم با تلاش بیشتر نماینده شایسته ای برای حضور در جشنواره منطقه ای باشید.
به نقل از :
http://bazynameh.blogfa.com/
ارسال شده توسط: مدیرسایت
|
|
|
تاریخ: ۳۱.۰۶.۱۳۹۱
ماژول:
موضوع: خیر
گروه تئاتر جوان شهرستان میبد افتخار این را داشت که در روز پنج شنبه مورخ : 91/6/30 ساعت 18 با حضور استاد و پیشکسوت حرفه ای تئاتر شهرستان میبد بخش هایی از نمایش سی مرغ سیمرغ را اجرا نماید ...
این اجرا که جهت ارزیابی ایشان صورت گرفت با بررسی خوب و سنجیده آقای امامی مواجه شد و اعلام نمود : واقعا پیامی که دوستان روابط عمومی گروه برای من ارسال نمودند واقعیت دارد که این کار کاری متفاوت از گروه تئاتر جوان می باشد . اما در هر صورت نواقصی در کار ملاحظه می شود که نباید از کنار آنها بیخیال گذشت و باید هر چه سریعتر این عیب ها رفع شود تا اجرای قابل توجهی داشته باشید . ایرادهایی از قبیل : بیان ، حرکت که در این نمایش فرم نوعی اصل بازی می باشد و در بعضی جاها به کار لطمه می زند . باید سعی شود که کار از ابتدا تا انتها یک دست و یک فرم باشد و تا آنجایی که می شود تفاوت بازی و توانمندی اجراها زیاد نباشد تا کاری یکدست و عالی ارائه شود . طراحی نور نیز باید به صورت حرفه ای تر و بهتر کار شود . سرعت تعویض لباس ها نیز باید به شکلی سریع تر و بهتر انجام شود . صدای بازیگران باید همه قوی باشد و تا ته سالن و آخرین نفر برسد . در این گونه کارها که باید همه چیز شیک به جا و به نوعی کلاسیک اجرا شود پس همه چیز باید نظم و برنامه و چیدمان دقیق و حساب شده ای داشته باشد . و این به هماهنگی و برنامه ریزی دقیق تر نیازمند است و شدیدا باید تمرین کنید . تایم نمایش نیز نباید این قدر طولانی باشد . چرا که تماشاچی حوصله این نمایش ها را ندارد و باید زمان را با یک ترفندی کم کنید . اما در هر صورت برای همه شما دوستان هنرمند آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم بکه بتوانید در جشنواره تئاتر استانی شرکت کنید و خوش بدرخشید . در پایان جناب آقای سید ناصر امامی به سوالات بچه های سیمرغ پاسخ داد و یک محفل دوستانه نیم ساعته ای را برگزار نمود . کلیه عوامل گروه تئاتر جوان برای ایشان دعای خیر می کنند و امیدواریم سایه این استاد بزرگوار همیشه بر سر ما مستدام باشد . انشاالله ...
ارسال شده توسط: مدیرسایت
|
|
|
تاریخ: ۱۶.۱۱.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
طی مراسمی عصر امروز 12 بهمن ماه از تمبر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رونمایی شد.
در ابتدا این مراسم رحمت امینی دبیر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با اظهار امیدواری از اینکه آثار خوبی در این دوره از جشنواره اجرا شود،گفت: «امروز بهانهای پیداکردیم تا در روز نخست اجراهای صحنهای در کنار هم باشیم و از تمبر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رونمایی کنیم.» وی ادامه داد:«ایده چاپ تمبر در دبیرخانه مطرح شد و با پیگیریهای آقای اتابک نادری و حمایت دیگر دوستان توانستیم در آخر دهه سوم، یک یادگاری از جشواره تئاتر فجر باقی بگذاریم.» امینی خاطر نشان کرد:«در واقع با این یادگار در دهه سوم جشنواره، به سراغ دهه چهارم خواهیم رفت.» وی با بیان اینکه تا به امروز مشکل بزرگی در برگزاری جشنواره نداشتهاند، اظهار کرد:«کارها تا به امروز به خوبی پیش رفته و ما شاهد حمایتهای مختلفی از سوی جناب شاهآبادی بودهایم و طبق گفته ایشان با قوت هرچه تمامتر پیش آمدیم.» دبیر سیامین جشنواره تئاتر فجر در پایان یادآور شد:«از "مهدی افضلی که از موسسه توسعه هنرهای معاصر با ما همکاری کرده نیز کمال تشکر را دارم. همچنین آقای محمد دشتگلی هم کاملاً با همراه بودند و در واقع در این دوره همگی همراهی کردند و خوشبختانه این اتفاق نظر تا به امروز وجود داشته است.» در ادامه محمد دشتگلی سرپرست مرکز هنرهای نمایشی با اشاره به اینکه تئاتر هنر زندهای است و عمرش مختص همان شب اجراست، عنوان کرد:«رونمایی از تمبر سیامین دوره جشنواره، بهانهای است برای که تئاتر همیشه هست و خواهد بود.» وی افزود:«با حضور تکنولوژی و دیگر صنایع مختلف، تئاتر همچنان پابرجا بوده و در طول تاریخ این هنر زنده ادامه داشته است.» دشتگلی تصریح کرد:«این تمبر، یادگار و سندی است که به عنوان سند تاریخ تئاتر کشور نیز باقی خواهد ماند.» سپس حمید شاهآبادی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای سخنان خود با تشکر از متولیان برگزاری جشنواره بیان کرد:«در دوره مدیریت آقای دشتگلی شاهد پیشرفت خوبی در حوزه تئاتر بودیم و اتفاقات خوبی در دوره مدیریت ایشان رخ داد.» وی ادامه داد:«معمولاً از تمبر به عنوان یک یادگاری تاریخی یاد میشود و شاید اگر بخواهیم سیر تاریخی هر پدیدهای را مرور کنیم، یکی از مؤلفههای آن تمبرها هستند.» شاهآبادی تاکید کرد:«کاری که امروز به صورت نمادین آغاز میکنیم، مستقلاً برای تمام کسانی که به کارنامه هنری جشنواره سیام مینگرند، میتواند نوعی تصویر هنری باشد که خاطرات و تلاش هنرمندان را در برگزاری جشنواره زنده میکند.» وی خاطرنشان کرد:«اگر قرار باشد سیر تاریخی و پیشرفت تئاتر ایران را مشاهده کنیم، در دهه سوم با چنین نمادی مواجه هستیم.» معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اظهار خرسندی از اینکه بخش اول جشنواره سیام در استانها به خوبی برگزار شد، تصریح کرد:«بخشهای پژوهشی جشنواره نیز از 5 تا 11 بهمن ماه با موفقیت سپری شد.» وی افزود:«امروز آغاز بخش صحنه ای است و انشا ا... شاهد رقابت خوبی در میان اصحاب هنر باشیم و امیدواریم که یک دستاورد خوب فرهنگی محصول جشنواره سیام باشد.» شاهآبادی با ابراز امیدواری از اینکه جشنواره به نحو مطلوب پیش رفته و این تمبر، یادگاری از تمام بخشهای جشنواره باشد به سخنان خود پایان داد. در این مراسم مهدی افضلی مدیرعامل موسسه توسعه هنرهای معاصر، اتابک نادری مدیر اجرایی جشنواره، بهزاد صدیقی مدیر روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی، اصغر امیرنیا و عباس عظیمی مشاوران اجرایی معاون هنری وزارت ارشاد حضور داشتند. گفتنی است، تمبر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در طول جشنواره به هنرمندان ایرانی و خارجی هدیه داده خواهد شد.
|
|
|
تاریخ: ۰۷.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
گذشته ناب، هویت هر ایرانی
نگاهی به نمایش ”پیکره های بازیافته” نوشته، طراحی و کار ”قطب الدین صادقی”
دکتر قطب الدین صادقی که همواره با روحیه پژوهشگری در صحنه حضور داشته است، این بار در "پیکره های بازیافته" به سراغ اسطوره ها و آیین های فراموش شده و مهجور ایرانی رفته که گویا این پیکره ها را برای اولین بار بر نقش برجسته های مکشوف دیده است.
این ایده آل است که بر پایه مستندات تاریخی بتوان تخیل کرد و به بازآفرینی گمشده های ذهنی خود پرداخت؛ چراکه مخزن و ریشه تمام اتفاقات ممکن ناخودآگاه ذهن است. این رویکرد درست منجر به خلق فضایی غریب و در عین حال آشنا خواهد شد. غریب از این منظر که در خودآگاه ما نبوده و آشنا به خاطر آنکه لحظه ای ما را به دورست ذهن مان پرتاب خواهد کرد. یعنی خالق اثر هنری ما را به دوردست های ذهن خواهد برد، سفری کشف و شهودی که تمام این ناشناخته ها را برای ما آشنا می کند. بنابراین آنچه دکتر صادقی به نمایش می گذارد، باعث مسرت و شادی می شود. یعنی فقط بازنمایی چند اسطوره و آیین نیست که تمام این حرکات و رفتارها در لحظه روح آدمی را شاداب می کند؛ چراکه فراغت خاطر هم ایجاد می کند. ما با گذشته خود همیشه همراه هستیم و انگار این گذشته چون راز و رمزی غریب در پس ذهن گرفتار است و شاید خلق اثر هنری است که این دنیای ریشه دار را بر ما آشکار می کند و این انبساط روح بانی اش هنر است.
دکتر صادقی فقط یک اثر هنری خلق نکرده که فراتر از آن انسان را به گذشته های دوردست می برد تا در بازیابی خود بیندیشد. این اندیشیدن بدون ملاحظات رایج است و هر کس بی پرده در بودن خود به کشفی درست می رسد. اینکه تا امروز هر آدمی چه پیشینه ای را به همراه داشته و در عین حال از آن به مرور زمان غافل مانده است، از جمله یادآوری های کلیدی و کاربرد "پیکره های بازیافته" است. اگر نبود که دکتر صادقی هم در آفرینش این نمایش ناموفق بود. آری، این گذشته با تمام رنج ها و سختی هایش زیباست چرا که میراث پدران و مادران ماست که چگونه در رویارویی با طبیعت جولان می داده و چگونه بر ترس ها و دلهره های رایج چیره می شده اند. چگونه طبیعت در خدمت و مددرسان انسان بوده و حالا جشن های سپاس از طبیعت در تدوام این خیر و برکت چقدر موثر بوده است. یعنی بده بستان دو سویه که زندگی را در مرکز ثقل بایسته ای قرار می داده است.
دکتر صادقی کلام و زبان را به کناری می گذارد تا با طراحی حرکت (کرئوگرافی) بتواند مثل یک رویای ناب در بازنگری این رفتارهای ناب و اصیل بکوشد و کوشیدن اش به نتیجه دل خواه و مطلوب نیز نزدیک شده است. چراکه بی اغراق و افراط به نکات و لحظاتی اشاره می شود که گویاترین وضعیت را برای انسان تداعی می کند. البته بخشی از این آیین ها همچنان موجود است و کارایی و کاربرد بومی و آیینی خود را حفظ کرده و بخشی نیز در گذر از زمان و تنگناهای متعارف و ناخواسته از بین رفته یا متلاشی شده است؛ اما صادقی لحظات در خور تاملی را ارائه می کند که در نهایت پرسش های دقیقی را برای دنباله گیری این ماجراهای زیبا فراهم می کند. یعنی تماشاگرش را مجاب می کند که همچنان به مطالعه و پژوهش بپردازد. چون این گذشته ناب، هویت هر ایرانی است و هر کسی در بازیافتن خود است که می تواند در این دنیای برهم ریخته بر ریشه های انسانی استوار و مستقر به زندگی و زیبایی های آن مسلط شود و این اشراف است که ما را به سکوی موفقیت ها پرتاب خواهد کرد. اگر ما به لحاظ تاریخی اینک متوقف شده و یا احساس عقب افتادگی می کنیم، به دلیل فراموشی این گذشته ناب و مفاخر ملی است.
حرکت حرف اول را در طراحی و میزانسن نمایش آیینی "پیکره های بازیافته" می زند. حرکتی که در جمع، معنا و تصویر می شود. حرکتی که در سکوت شکل گرفته و در همتایی با موسیقی و آواهای انسانی پیش می رود. مولد این حرکات، بدن است. بدنی که منبع و مرجع مکاشفه است و می خواهد از اسرار زمین و آسمان جویا شود. در این جستن و جستار، ارزشمندی طبیعت و فراطبیعت فراچنگ انسان قرار می گیرد. ناخواسته بدن بر بودن خود و دنیای خارج خودآگاه می شود. این آگاهی نجات بخش آدمی است، چون پیش گویانه بر مدار هستی اشراف می یابد و پذیرنده و پذیرای خوب و بد زندگی اش خواهد بود. حتا می تواند بر چیره شدن بدی ها مقاومت کند. مقاومتی که نه با شمشیر و سلاح که در خلوت و دعا و اجرای آیین و برگزاری نذر و نیاز ممکن خواهد شد. بنابراین هر آنچه در صحنه اتفاق می افتد ریشه در ناخودآگاه دکتر صادقی دارد و این اتصال به گذشته دور از طریق این اثر نمایشی آیینی برای تماشاگر هم ممکن می شود.
آواهای درون دلالت آشکار به همان بیان خواسته های انسان دارد که همواره در امن و امان است. آرامش انسان یک آرزوی بزرگ است و این فراتر از رفاه مادی نیاز و ضرورت زندگی تک تک ما است. حالا این وضعیت از تولد تا مرگ تک تک ما را فراگرفته و اگر امروز ما بر آن آگاهیم ریشه در این جست وجوی آغازین دارد که در خلوت و جمع به برداشتی آیینی و اسطوره ای منجر شده است. به همین خاطر ماه و خورشید، آب و باد و خاک عناصر کارآمد در زندگی، رفتارها و آیین های انسان پیش از تاریخ و مابعد آن دارد. هنوز هم این نگاه به طبیعت با ما هست و به همین خاطر بخشی از این رفتارهای کهن به اشتباه خرافه تلقی می شود؛ در حالی که واقعن خرافه نیست، بلکه بشر به تجربه به این نقطه رسیده که برای امنیت جان و مال خود رفتارهای کهنش را تکرار کند. آش پشت پا، آب پشت سر مسافر ریختن، گذر از زیر کتاب آسمانی، جشن عروسی، پرسه و سوگواری، شب یلدا و نوروز از جمله این آیین هاست که هنوز هم طروات و تازگی اش را حفظ کرده چون که از ضروریات زندگی بشر برای ایجاد تنوع و ضرباهنگ بوده است.
این حرکات ریشه در تصاویر سفالینه های ۱۲۰۰ تا ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح دارد و این خود گویای مطلبی است که بسیار ارزشمند است و این که با یک نگاه دقیق و ظریف توسط یک هنرمند به صحنه امروز کشانده شده است. ریشه در دغدغه های سالیان دکتر صادقی دارد. او آگاه است که بخشی از این میراث کهن در حرکت های کردی محفوظ است و به همین خاطر بخشی از نمایش خود را بر اساس این حرکات، آواها و موسیقی کردی بازآفرینی می کند. بخشی هم ناخواسته و خلاقه تصویر می شود که ریشه در همان حالت های پیکره های مکشوف در سالیان دور را دارد. در این جا مسائل انسان در زمین و آسمان بازنمایی می شود؛ چراکه انسان تک ساحتی نیست و همین ابعاد مختلف است که تجلی گاه حقیقت وجودی اش خواهد بود. مثلن می تواند با چند خوشه گندم بیانگر جشن سپاس از کشت و کار باشد و در کنارش سماع دروایش کُرد است. یعنی هم سپاس به خاطر کشت و باروری زمین را می توان دید و هم حال و هوای درونی انسان برای رسیدن به آرامشی که در پیوند با آسمان متجلی خواهد شد. حتا بخشی از این آیین به دامداری می¬رسد که سالیان سال است محل قوت روزانه و درآمد انسان این اقلیم بوده است. بر سر نهادن صورتک بزها و آتش گردانی گویای چنین مطلبی است. بنابراین زندگی با حرفه های متداول گره می خورد و در کنار کار، عشق و محبت انسانی هم سو می شود تا انسان فراتر از نیاز مادی اش هم مطرح شده باشد.
عقاب هم بیانگر بلندپروازی انسان است که می خواهد در فتح آسمان بکوشد. فتحی که گاهی منجر به شکست خواهد شد. شکار هم مطرح است که انسان نیاز به گوشت و قوت روزانه داشته است. مرگ هم بوده و آیین دفع تن آدمی که در دخمه هایی این آیین اتفاق می افتاده است. صدای نوزاد هم هست که در پس مرگ بر تداوم هستی آدمی تاکید می کند.
رضا آشفته
|
|
مجموع 34 on 4 در صفحات 10 در هر صفحه
<< ۱ ۲ ۳ ۴
تصویری از گرامیداشت پانزدهمین سالگرد تاسیس
گروه تئاتر جوان میبد و اختتامیه نمایش سی مرغ ، سیمرغ
(آبان ماه 1391)
تصویری از آخرین روز حضور کوروش زارعی در کارگاه نمایش گروه ( شهریور ماه 1392 )