تبلیغات


کلاسهای
 
بازیگری
 
به زودی 
  

جستجو در سایت

جستجو

آخرین مقالات

تئاتر خیابانی یا بیرونی

ادامه مطلب


چرا تئاتر کاربردی؟

ادامه مطلب


تأتر «پلِی بَک»

ادامه مطلب


تئاتر برای آموزش بهداشت

ادامه مطلب


تئاتر ِموزه

ادامه مطلب


تئاتر خاطره

ادامه مطلب


نمایش خلاق

ادامه مطلب


تئاتر آموزشی

ادامه مطلب


آیین ها و مراسم سنتی و قدیمی

ادامه مطلب


نمایشنامه زندگی گالیله ...

ادامه مطلب

کلمات کلیدی



آمار سایت


هاست
RSS خروجی

آمار سایت

اخبار





کبوتر و فاخته سیمرغ دو بازیگر خوب گروه بودند ...

ارسال شده توسط: مدیرسایت تاریخ: ۲۷.۰۶.۱۳۹۱ بازدیدها: ۴۳۹۴۳
چندی است که دو بازیگر عزیز کبوتر و فاخته سیمرغ از اعضای خوب گروه تئاتر جوان به دلایلی نتوانستند دیگر با گروه همکاری کنند و پروژه نمایشی سیمرغ به علت عدم حضور آنها به تأخیر افتاد ، به همین بهانه سرپرست گروه واضح اعلام کرد : کسانی که برای زحمات این دوستان و عوامل سیمرغ ارزشی قائل نبودند و باعث عدم حضور آنها شدند مطمئنا در آینده وجدان راحتی نخواهند داشت . زیرا حق 15 الی 20 نفر را که از وقت و سرمایه شخصی خود گذاشته اند را ضایع کردند و خسارت جبران ناپذیری را به گروه وارد کردند که مطمئنا جزء حق الناس محسوب می گردد و این گروه هیچ وقت از حق خود نخواهد گذشت . در ادامه سرپرست گروه ضمن اظهار تأسف از این حرکت نادرست پیام خود را به این دو بازیگر عزیز اعلام نمود که به شرح ذیل می باشد : 




کبوتر جان و فاخته عزیز شما همچون دخترم نرگس برایم عزیز و دوست داشتنی هستید و بنده در گروه هر چه کردم و می کنم برای رشد شما عزیزان بوده و خواهد بود . سکوت ... سکوت من زبان ناگفته فرشته هاست ... سکوت ، سر درخشش آن چشمهاست که هنوز از آن نگاه کهنه می سوزند ... بعضی از کلمات را نباید خرج کرد ... بعضی چیزها را نباید فروخت ... روی بعضی از چیزها نباید قیمت گذاشت ... نباید ... من همه چیز را فروخته ام ... همه چیز را ... ولی شاید شما نتوانید ... ترسم از این نیست ، ترسم از بی چیزی در این بازار شلوغی که در آن همه چیز ارزان می خرند و می فروشند نیست ... ترسم انتهایی است که بر آن پایانی متصور نیست ... بر انتهایی که از سوی دیگری مرا به خود می کشد ... از هجوم دنیایی که صاف ترین لحظات مرا طلب می کند ... پنهان ترین نگاه وجودم را می خرد ... بهایش را می دهد ... و گاهی نمی دهد ... و مرا با خود تنها می گذارد ... ترسم از تسلیم شدن است ... تسلیم ... تسلیم ... تسلیم ... تا کی کبوتر و فاخته؟؟!!!! این دریاها آرام می شوند ... کی من نقش آن جزیره را در آن دورها می بینم ... کی می رسد که او که خیر الفاصلین است ... کی می رسد که او که تمام لحظه های عالم مال اوست ... کی می رسد او که مهربان است و همیشه چشمانش این پایین ما را نگاه می کند ، آن فاصله ها را که با آن می توان از تمامی درها گذشت و کسی نمی تواند جلوی پیشروید را بگیرد ... از آن در تنگی که مسیح گفته ... از آن گذرگاه عافیت که تنگ است ...  او نشانم دهد بچه ها ... کی می شود که نشانم دهد و نترسم ...! نترسم ... نترسم ... نترسم ... دلم می خواهد نه برای شما ، بلکه برای کسانی که شبی در انتهای آن روزهای سیاه که هر لحظه اش هزار شب تاریک بود ، برای کسی که شبی در آن روزها که زشت ترین روزها عمرم بود و پر بود از تیره ترین کلام عالم ، پر بود از کینه ، به من مهر آموخت ، دلم می خواهد نه برای شما که برای همه بدها و خوبها بنویسم بچه ها ... من روزهای زیادی را با کینه زیسته ام ... روزهای زیادی را که حتی یک روزشان هم برای یک زندگی زیاد است ... من روزها با کینه زندگی کرده ام کبوتر و فاخته عزیز !!!! اما نه ... زندگی با کینه زندگی نیست ... تکرار هر روزه مرگ است ... تنفس بیمار مسلولی است که با هر نفسش مرگ را به درون می کشد ... تنفس بیماری که هر نفسش تمام زیر و بم دستگاه تنفسش را پنجه می کشد و از درون خفه اش می کند ... کبوتر و فاخته من روزهایی از حق زیستن محروم بوده ام ... پس بگذار مثل کلاس تئاتر برایتان داستانی تعریف کنم از شبی یا روزی که من میهمان غریبه هایی بوده ام و میزبانانی داشته ام ... کبوتر و فاخته که میزبان خوبی بودند ... خوب کبوتر ... خوب فاخته ... آن خوبی که شما می دانید معنایش چیست ... آن خوبی که هنوز هر وقت چشمانم را ببندم و لبانم را ، به من لبخند می زند و مثل دخترک کبریت فروش روشن می کند آن تاریکی ها را که هنوز تاریک تاریک تاریک است ... خیلی چیزها را نمی شود فراموش کرد کبوتر و فاخته ... خیلی چیزهای کوچک را نمی شود فراموش کرد ... این طوفانها هنوز همه چیز را از ما نگرفته اند ... هنوز چیزهایی برای ما مانده است ... خیال نکنید که آن حقیقی ترین هیچگاه مجال ظهور بر پست ترین وادی را خواهد یافت ... گمان مبرید که روزی این چشمهای رهگذر ، این چشمهای جستجوگر قانع توان راه یابی به آن گم شده را می یابند ... کبوتر و فاخته کلام حق کلامی نیست که این قدر راحت میان کوچه و بازار روان باشد ... حرف حق شنیدن سخت است و آتشین ... شما هر چه دارید در انتهای قلبتان پنهان کرده اید ... جایی ... جایی که هیچ کلمه ای به آنجا نخواهد رسید ... و هیچ کس نمی تواند با زور کلمه ای را در آنجا محصور کند ... جایی که هیچ دستی به آنجا راه نخواهد یافت ... دارایی تان را خوب نگاه دارید و از آن به خوبی محافظت کنید که هر چه طوفان ، هر چه باد ، هر چه موج بیاید شما چیزی از دست نخواهید داد ... آنچه ماندنی است خواهد ماند ... خواهد ماند ... خواهد ماند ... و در قلب همه بچه های گروه تئاتر جوان جز خوبی شما چیزی نمانده است... پاینده ، پیروز و موفق و مؤید باشید ... کبوتر و فاخته دو بازیگر خوب گروه  ...

jufarzade
 امتیازات : ۴۶۲۵   تاریخ: ۱۵.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۲۴
jufarzadeروی شیشه ای نوشته شده بود مرا ببو
او شیشه را برداشت و بو کرد و قدش بلند شد
روی شیشه ای نوشته شده بود مرا بچش
او چشید و قدش کوتاه شد
او امتحان کرد و تغییر کرد
اما دیگران هرگز چیزی را نچشیدند و تغییری نکردند

/شل سیلورستاین/
j-j-z
0
 تاریخ عضویت : ۱۰.۱۲.۱۳۹۰  1مرد اطلاعات شخصی
NARGES
 امتیازات : ۵۱۳   تاریخ: ۱۵.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۲۳
NARGESمن به پدرم افتخار می کنم .
ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم...
0
 تاریخ عضویت : ۱۱.۰۶.۱۳۹۱  2زن اطلاعات شخصی
seyfyan
 امتیازات : ۴۰۱۸   تاریخ: ۱۴.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۲۲
seyfyanجی بی پریستلی:
در توجیه شکوفایی علم و هنر در دوران الیزابت و ظهور شکسپیر میگوید:نبوغ و نیرو و قدرت خویش را از جامعه ای که از آن نشات یافته بود میگرفت و جامعه نیز از نبوغی که خود پرورانده بود اثر می پذیرفت و مدد می جست...
alireza-seyfyan
0
 تاریخ عضویت : ۲۰.۱۱.۱۳۹۰  1مرد اطلاعات شخصی
honardost
 امتیازات : ۸۷۰۵   تاریخ: ۱۳.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۲۱
honardostاگر دوست تو مرتكب خطايي شد، از دوستي او صرفنظر مكن؛ زيرا كه انسان در معرض خطا است. تا مي تواني دوست براي خودت آماده كن نه از براي مالت.داشتن يك دوست حقيقي از همه چيز گرانبهاتر است و كمتر كسي هم درصدد به دست آوردنش مي باشد.بي دوست زندگاني چنان ذوقي ندارد.در انتخاب دوست شتاب نكن و با شتاب نيز از آنان روي مگردان. ای کاش دوستان را از دست نمی دادیم .
هنر زیباترین عشق روی زمین است...
0
 تاریخ عضویت : ۱۳.۱۱.۱۳۹۱  1مرد اطلاعات شخصی
NARGES
 امتیازات : ۵۱۳   تاریخ: ۱۲.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۲۰
NARGESای کاش شما هم به گروه تئاتر جوان برگردید ! ایر کاش ...
ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم...
0
 تاریخ عضویت : ۱۱.۰۶.۱۳۹۱  2زن اطلاعات شخصی
maryam
 امتیازات : ۵۳۶   تاریخ: ۱۱.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۱۹
maryamکاش خانواده ها مجال می دادند تا دختران هم تصمیم بگیرند !
مدیون عشقم...
0
 تاریخ عضویت : ۱۰.۰۶.۱۳۹۱  2زن اطلاعات شخصی
پیمان خسروی -
تاریخ: ۰۸.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۱۸
پیمان خسروی - آقاشما چقدرفکرت بسته اس به خدای احدوواحدبزرگای دینم اینجوری برداشت نمی کنن ،بعدشم توفکرمی کنی همه مثه خودتن... اوه اوه بدبخت خواهرومادرت چی میکشن دست تو.اگه اینجوری بود مختارنامه وامام علی وامام رضاو...بسیاری ازاین فیلمای تاثیرگذار نبایدساخته بشه ،راستی اینم بدون که سخنی ازاستادمطهری هست که گفته :هنرنمایش وهرهنری که روی انسان تاثیرگذاردازمنبرماعلماتاثیرگذارتراست ،توفکرمی کنی بده کارشون خیلوخوب ،گفتن امربه معروف یه دفه که کردی بسه دیگه تووظیفه خودت وانجام دادی،بعدشم شمانمی خواددایه عزیزترازمادربشی .من فکرمی کنم تویه عقده ای بیش نیستی بدبخت کسایی که به حرف توگوش می کنن،بعدشم این گروه روارومیه بزرگترای تو نتونستن درش وتخته کنن این که تویی بچه مارمولک.بروبروسرت وبکن توآ...استغفرالله.
 تاریخ عضویت : اطلاعاتی ثبت نگردیده است.   اطلاعات شخصی
seyfyan
 امتیازات : ۴۰۱۸   تاریخ: ۰۷.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۱۷
seyfyanهمیشه سعی کن:
بیشتر از بقیه بدانی...
بیشتر از بقیه کار کنی...
و کمتر از بقیه انتظار داشته باشی.
شکسپیر
alireza-seyfyan
0
 تاریخ عضویت : ۲۰.۱۱.۱۳۹۰  1مرد اطلاعات شخصی
سرپرست گروه
تاریخ: ۰۷.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۱۶
سرپرست گروهسعی کنید از فضای آزاد نظرات سوء استفاده نکنید و با احترام انتقاد کنید ! آزادی نظرات برای ارائه انتقادات سازنده چه مخالف و چه موافق گروه هست . پس خواهشا حرمت ها را نگه دارید !!!
 تاریخ عضویت : اطلاعاتی ثبت نگردیده است.   اطلاعات شخصی
seyfyan
 امتیازات : ۴۰۱۸   تاریخ: ۰۶.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۱۵
seyfyanدموکریتوس فیلسوف پر آوازه یونان باستان میگوید:
همه جا آدمی سرنوشت و طبیعت را مسبب همه ی امور می داند...
حال آنکه در حقیقت
سرنوشت چیزی نیست جز انعکاس شخصیت ... احساسات...اشتباهات و ضعفهای خود او.......
alireza-seyfyan
0
 تاریخ عضویت : ۲۰.۱۱.۱۳۹۰  1مرد اطلاعات شخصی
مهمان
تاریخ: ۰۶.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۱۴
مهمانبچه ها نگران نباشید خدا با شماست .
 تاریخ عضویت : اطلاعاتی ثبت نگردیده است.   اطلاعات شخصی
negar mosvi
تاریخ: ۰۵.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۱۳
negar mosviسلام و درون فراوان به دو هنرمند دوست داشتنی که امیدوارم به زودی زود به کلاس خود برگردند و خدا لعنت کنه کسی که این دو عزیز را از ما گرفت و بداند که خدا جا حق نشسته و بداند دنیای دیگر هم هست.......... دوشمن سرسخت کسی که این کار را با دوستان من کر...........
 تاریخ عضویت : اطلاعاتی ثبت نگردیده است.   اطلاعات شخصی
seyfyan
 امتیازات : ۴۰۱۸   تاریخ: ۰۱.۰۶.۱۳۹۱ متن پیام : ۱۲
seyfyanخدای خوبم هرگز کسی را به چیزی که قسمت او نیست عادت مده(شریعتی)
alireza-seyfyan
0
 تاریخ عضویت : ۲۰.۱۱.۱۳۹۰  1مرد اطلاعات شخصی
parimah
تاریخ: ۲۹.۰۵.۱۳۹۱ متن پیام : ۱۱
parimahبهاروشكوفه ي عزيز جاتون واقعا تو كلاس خاليه-دلم براتون واقعا تنگ شده وقتي تو كلاس نگاه مي كنم وجاي خاليه جفتتونو مي بينم اشك تو چشام جمع ميشه شما دوتا خواهر واقعا نمونه ي كامل يه دوسته خوب بوديد اميدوارم زودتر به گوروه برگرديد حرف ناگفته زياد دارم افسوس كه نمي تونم همرو الان بزنم فقط براتون دعا مي كنم واينو بدونين كه تو يادوخاطر هممون مي مونيد
 تاریخ عضویت : اطلاعاتی ثبت نگردیده است.   اطلاعات شخصی
افسوس
تاریخ: ۲۷.۰۵.۱۳۹۱ متن پیام : ۱۰
افسوس2خواهر شماره دوباره به تاتر برميگرديد اينرا به شما قول ميدم چون شما به هنرتان ايمان داريد و فقط هدف شما هنر بود نه چيز ديگر به اميد ديدارتان بر روي صحنه به كوري چشم حسودان
 تاریخ عضویت : اطلاعاتی ثبت نگردیده است.   اطلاعات شخصی




نام شما:
متن پیام :
شکلک - 01 شکلک - 02 شکلک - 03 شکلک - 04 شکلک - 05 شکلک - 06 شکلک - 07 شکلک - 08 شکلک - 09 شکلک - 10 شکلک - 11 شکلک - 12 شکلک - 13 شکلک - 14 شکلک - 15 شکلک - 16 شکلک - 17 شکلک - 18
تصویر امنیتی:
تصویر امنیتی
کد تصویر امنیتی را وارد نمایید :



تصویری از گرامیداشت پانزدهمین سالگرد تاسیس 
گروه تئاتر جوان میبد و اختتامیه نمایش سی مرغ ، سیمرغ
(آبان ماه 1391)




تصویری از آخرین روز حضور کوروش زارعی در کارگاه نمایش گروه ( شهریور ماه 1392 )



ورود به سایت


خوش آمدید,
مهمان

ثبت نامثبت نام
فراموش کردن کلمه عبور؟فراموش کردن کلمه عبور؟

نام کاربری:
کلمه عبور:
تصویر امنیتی:تصویر امنیتی
کد تصویر امنیتی را وارد نمایید :

نظر سنجی

عملکرد گروه تئاتر جوان در شهرستان میبد چگونه بوده است ؟

عالی
خوب
متوسط
ضعیف


نتایج
نظرسنجی

رای ها: 595
نظرات: 107

پوسترها